کارآزمودگی
licenseمعنی کلمه کارآزمودگی
معنی واژه کارآزمودگی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | experience, employment | ||
| عربی | تجربة، خبرة، اختبار، حنكة، جرب، اختبر، عانى، قاسى، لاقى، واجه | ||
| مرتبط | تجربه، ورزیدگی، ازمایش، خبرگی، اروین، کارازمودگی | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «کارآزمودگی» در زبان فارسی به معنای تجربه یا مهارت و شایستگی ناشی از کار و آزمون‌های مختلف است. برای استفاده صحیح از این کلمه و دیگر کلمات در متون فارسی، رعایت برخی از قواعد نگارشی و دستوری اهمیت دارد. در ادامه به برخی از این قواعد اشاره می‌کنم:
با رعایت این نکات و قوانین، میتوانید به راحتی از کلمه «کارآزمودگی» و ترکیبات مشابه آن در متون فارسی استفاده کنید. | ||
| واژه | کارآزمودگی | ||
| معادل ابجد | 309 | ||
| تعداد حروف | 10 | ||
| تلفظ | [kār[']āz[e]mudegi] | ||
| ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
| منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
| نمایش تصویر | معنی کارآزمودگی | ||
| پخش صوت | |||
عمل کارآزموده؛ کارآزموده بودن: ♦ ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بُوَد سالخورد (سعدی۱: ۷۴). کلمه «کارآزمودگی» در زبان فارسی به معنای تجربه یا مهارت و شایستگی ناشی از کار و آزمون‌های مختلف است. برای استفاده صحیح از این کلمه و دیگر کلمات در متون فارسی، رعایت برخی از قواعد نگارشی و دستوری اهمیت دارد. در ادامه به برخی از این قواعد اشاره می‌کنم: اوزان و شکل صحیح کلمات: کلمه «کارآزمودگی» ترکیبی از «کار» و «آزمودگی» است که به درستی به کار رفته است. این ترکیب به معنای تجربه و مهارت در کار است. استفاده از حروف اضافه: در جملات، حروف اضافه به درستی با این کلمه همراه شوند. مثلاً: «او در زمینه کارآزمودگی خود تجارب زیادی دارد.» تطابق جمع و فرد: در استفاده از این کلمه به نکته توجه کنید که اگر صحبت از چند نفر یا چند مورد است، باید به شکل جمع تغییر یابد. مثلاً: «کارآزمودگی‌های افراد» به جای «کارآزمودگی فرد». نکته‌های نگارشی: به علائم نگارشی و ساختار جملات نیز توجه داشته باشید. به عنوان مثال، در جملات توصیفی از ویرگول و نقطه مناسب استفاده کنید. با رعایت این نکات و قوانین، میتوانید به راحتی از کلمه «کارآزمودگی» و ترکیبات مشابه آن در متون فارسی استفاده کنید.
experience, employment
تجربة، خبرة، اختبار، حنكة، جرب، اختبر، عانى، قاسى، لاقى، واجه
تجربه، ورزیدگی، ازمایش، خبرگی، اروین، کارازمودگی
