کبودی
licenseمعنی کلمه کبودی
معنی واژه کبودی
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(حاصل مصدر)
مختصات:
(کَ)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
kabudi
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
42
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
livid | gray , bruise
ترکی
bir yara
فرانسوی
un bleu
آلمانی
eine prellung
اسپانیایی
un moretón
ایتالیایی
un livido
عربی
غاضب | شاحب , أزرق رمادي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کبودی" در زبان فارسی به معنای تغییر رنگ پوست به رنگ آبی، بنفش یا سیاه در اثر آسیب یا ضربه است. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
-
نوشتار: کلمه "کبودی" با حروف فارسی به صورت "کبودی" نوشته میشود و در اینجا حرف "ک" به عنوان حرف اولیه، "ب" و "و" و "ی" در ادامه آن قرار دارند.
-
قواعد جمعسازی:
- وقتی بخواهیم از "کبودی" برای جمع استفاده کنیم، میتوانیم از واژه "کبودها" استفاده کنیم، اگر چه گاهی بسته به سیاق متن، ممکن است به شکل "کبودها" برای اشاره به وضعیتهای مختلف (بیش از یک کبودی) نیز به کار رود.
-
کاربرد در جمله:
- این کلمه عمدتاً در جملات توصیفی یا توجیهی به کار میرود. به عنوان مثال:
- "بعد از برخورد با دیوار، پای او کبودی شد."
- "کبودی روی دستش بسیار دردناک بود."
- این کلمه عمدتاً در جملات توصیفی یا توجیهی به کار میرود. به عنوان مثال:
-
قواعد صفتسازی:
- میتوان از "کبودی" به عنوان صفت استفاده کرد به شکل "کبود" یا "دارای کبودی". برای مثال:
- "دست او کبود شده است."
- میتوان از "کبودی" به عنوان صفت استفاده کرد به شکل "کبود" یا "دارای کبودی". برای مثال:
- نکات نحوی:
- "کبودی" میتواند به عنوان اسم یا صفت در ساختارهای مختلف جمله مورد استفاده قرار گیرد و ممکن است در ساخت فعلهای توصیفی نیز به کار رود.
با رعایت این نکات، میتوان به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "کبودی" در نگارش و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- پس از سقوط از دوچرخه، پای او کبودی بزرگی پیدا کرد که چند روز طول کشید تا بهبود یابد.
- کبودی ناشی از ضربه به صورتش، نشاندهندهی بازی پرماجرا و هیجانانگیز او با دوستانش بود.
- پزشک به او توصیه کرد تا از یخ برای کاهش کبودی استفاده کند و استراحت کند تا زودتر خوب شود.