کران
licenseمعنی کلمه کران
معنی واژه کران
[karān]
bound
|
کران
مترادف:
1- جانب، طرف
2- افق، ساحل، كنار، كناره
3- گوشه
4- حد، مرز، سامان، ناحيه،
5- انتها، پايان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: kanār] [قدیمی]
مختصات:
(کَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
karAn
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
271
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
bound | cranny
ترکی
sınır
فرانسوی
la limite
آلمانی
das limit
اسپانیایی
el límite
ایتالیایی
il limite
عربی
الحد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کران" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی اشاره کند و قواعد نگارشی آن بستگی به کاربردش در جمله دارد. در ادامه به توضیحات بیشتری در این زمینه میپردازم:
-
معنی کلمه: "کران" به معنای "پایان" یا "حد" است و معمولاً به عنوان یک اسم به کار میرود. همچنین در برخی متون علمی و ادبی ممکن است به اشکال مختلفی نظیر "کرانه" (به معنای ساحل یا کناره) نیز استفاده شود.
-
نحوه نگارش: در نوشتن این کلمه، رعایت حروف فارسی و اعرابگذاری در صورت لزوم مهم است. مثلاً:
- کران
- کرانه
-
قواعد صرف و نحو: چون "کران" یک اسم است، میتوان آن را به حالتهای مختلف (مفرد، جمع، نکره و معرفه) به کار برد:
- مثال: "کرانهای این دریا دور است."
- مثال: "ساحل کران بسیار زیباست."
-
جملات نمونه:
- "در آن کران، کوههای بلندی قرار دارد."
- "کران این رودخانه به نظر میرسد که به اقیانوس میرسد."
- نکات نگارشی:
- در نگارش رسمی، از اعرابگذاری صحیح و استفاده از علائم نگارشی مناسب استفاده کنید.
- توجه به همخوانی و تناسب کلام در جملهبندی مهم است.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "کران" در نوشتار فارسی استفاده کرد. اگر سوالات بیشتری دارید یا به توضیحات بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کرانهای کوهستانی در فصل بهار زیبایی خاصی دارند و گلهای رنگارنگ در آنها میرویند.
- در عصرها وقتی که غروب آفتاب را تماشا میکنم، کرانهای دوردست به رنگهای شگفتانگیزی درمیآیند.
- کرانهای دریا همیشه به من آرامش میدهند و صدای امواج برایم یادآور لحظات خوشی است.