افتادن
licenseمعنی کلمه افتادن
معنی واژه افتادن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) [پهلوی: ōftātan] ‹اوفتادن، افتیدن، افتدن، فتادن›
مختصات:
(اُ دَ) [ په . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
536
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
drop | fall , lie , tumble , drop back , keel
ترکی
düşmek
فرانسوی
tomber
آلمانی
fallen
اسپانیایی
caer
ایتالیایی
cadere
عربی
ليقع او يسقط
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "افتادن" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
-
تجزیه کلمه: "افتادن" از دو بخش "افت" و "ادن" تشکیل شده است. "افت" به معنی سقوط کردن و "ادن" به عنوان پسوند فعلی به کار میرود.
-
صرف فعل: این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
- زمان حال: میافتم، میافتی، میافتد، میافتیم، میافتید، میافتند.
- زمان گذشته: افتادم، افتادی، افتاد، افتادیم، افتادید، افتادند.
- آینده: خواهم افتاد، خواهی افتاد، خواهد افتاد و...
-
حالتهای مختلف: "افتادن" میتواند به عنوان یک فعل التزامی، فعلی حرکتی و یا در ترکیبات مختلف به کار رود.
-
استفاده در جملات: این کلمه در جملات مختلف به کار میرود و میتواند به معانی مختلفی اشاره کند. به عنوان مثال:
- "باران شروع به افتادن کرد."
- "کتاب از روی میز افتاد."
- نکات نگارشی:
- در نوشتار باید به ساختار جمله و زمانverb توجه شود.
- در استفاده از "افتادن" به عنوان فعل لازم، لازم است به نوع جملات دقت شود تا جمله به درستی معنا شود.
این نکات کمک میکند تا در استفاده از کلمه "افتادن" دقت بیشتری داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- باران شدید باعث افتادن درختان از دیوار حیاط شد.
- او هنگام دویدن در پارک به زمین افتاد و پایش آسیب دید.
- در اثر لغزش برف، من هم در روز برفی به طور ناگهانی افتادم.