گسستهدل
licenseمعنی کلمه گسستهدل
معنی واژه گسستهدل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [قدیمی، مجاز]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
579
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
discrete
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گسستهدل" به معنای کسی است که دلش شکسته یا ناراحت است. در نوشتار فارسی، رعایت قواعد نگارشی و نکات زیر در مورد این کلمه حائز اهمیت است:
-
فاصلهگذاری:
- "گسسته" و "دل" به صورت پیوسته نوشته نمیشوند و باید با یک فاصله انقطاع (مثل خط تیره) از هم جدا شوند: "گسستهدل".
-
نقطهگذاری:
- در انتهای جملهای که جمله "گسستهدل" در آن استفاده شده است، باید نقطه گذاشته شود اگر جمله پایان یافته باشد.
-
حروف اضافه:
- اگر در جملات از این واژه استفاده میشود، حروف اضافه و ساختار جملات باید در نظر گرفته شود تا معنا به درستی منتقل شود. مثلاً: "او گسستهدل به کنار دریا رفت."
-
قواعد املایی:
- باید دقت کرد که املای کلمات به درستی رعایت شود. در اینجا، "گسسته" به معنای شکسته و "دل" به معنای قلب یا جان است که به درستی ترکیب شدهاند.
- قید و وصف:
- "گسستهدل" میتواند به عنوان وصف برای انسانها به کار رود و بهتر است در جملات متعدد توضیح بیشتری حول این واژه ارائه شود.
به طور کلی، رعایت قواعد نگارشی و املایی در نوشتار فارسی باعث افزایش کیفیت متن و شفافیت انتقال معنا میشود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او پس از جدایی از دوستش، گسستهدل و غمگین در پارک نشسته بود و به خاطرات گذشته میاندیشید.
- با وجود تلاشهای زیادش برای آرام کردن خود، احساس گسستهدل بودن همچنان با او مانده بود.
- در طول سالهای تحصیل، او به خاطر تنهاییاش گسستهدل شده بود و ارتباطات دوستانهاش روز به روز کمتر میشد.