گوساله
licenseمعنی کلمه گوساله
معنی واژه گوساله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) (زیستشناسی)
مختصات:
(لِ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
gusAle
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
122
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
calf | veal
ترکی
buzağı
فرانسوی
le veau
آلمانی
das kalb
اسپانیایی
el becerro
ایتالیایی
il vitello
عربی
عجل | جلد العجل , فتى غر , كتلة جليد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گوساله" در زبان فارسی به صورت زیر میتواند تحلیل شود:
-
جنس کلمه: "گوساله" یک اسم نکره است و به معنای جوان گاو اشاره دارد.
-
قواعد نگارشی:
- حروفچینی: کلمه "گوساله" باید به درستی و بدون خطا نوشته شود.
- تکیهگذاری: تکیه کلمه در هجای اول (گو) است.
- جدا و متمایز کردن: اگر در جملهای استفاده شود که نیاز به تفکیک یا تأکید داشته باشد، میتوان از علائم نگارشی مناسب استفاده کرد.
-
تطابق تعداد و جنس: در جملات باید توجه داشت که اگر "گوساله" به عنوان فاعل یا مفعول به کار رود، فعل و صفتها باید با آن همخوانی داشته باشند. به عنوان مثال:
- "گوساله در مرتع میچرد."
- "گوسالههای سفید زیبا هستند."
-
صرف و نحو: "گوساله" در جملات میتواند در حالتهای مختلف صرف شود (مفرد و جمع). برای جمع آن "گوسالهها" به کار میرود.
- اجزاء ترکیبی: کلمه "گوساله" خود از دو بخش "گو" (به معنی گاو) و "ساله" (به معنی ساله یا سال) تشکیل شده است و به نوعی بیانگر سن آن در زمان جوانی است.
با رعایت این قواعد، میتوان از کلمه "گوساله" به درستی در جملات فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در مزرعه، گوسالهها بازیگوشی میکنند و به اطراف میپرند.
- گوسالهها از شیر مادر تغذیه میکنند و در چند ماه اول زندگی به سرعت رشد میکنند.
- کشاورز هر روز به گوسالهها علف تازه میدهد تا سلامت و قوی بمانند.