جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

larzāndan
tremble  |

لرزاندن

معنی: به ‌لرزه درآوردن؛ تکان دادن.
546 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) ‹لرزانیدن›
مختصات: (لَ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 342
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
tremble | jar , flutter , quake , quaver , shag , shake out , shiver , wangle , shake off
عربی
ارتجف | ارتعد , ارتعش , انتفض , اهتز , رعشة , قشعريرة , انتفاض , رجفة , يرتعش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "لرزاندن" به معنای ایجاد لرزش یا ارتعاش در چیزی است. برای استفاده صحیح و نگارشی از این کلمه، می‌توان نکات زیر را مد نظر قرار داد:

  1. ساختار کلمه: "لرزاندن" در زبان فارسی از ریشه "لرزان" ساخته شده است. این کلمه به صورت فعل و برای توصیف عمل لرزاندن چیزی یا کسی به کار می‌رود.

  2. صرف فعل: "لرزاندن" به عنوان یک فعل ترانزitive (انتقالی) عمل می‌کند، یعنی نیاز به مفعول دارد. به عنوان مثال:

    • او زمین را لرزاند.
  3. ترکیب‌های مناسب: می‌توان از این کلمه در ترکیب‌های مختلف استفاده کرد. مثلاً:

    • لرزاندن دل: به معنای ایجاد احساس هیجان یا ترس در کسی.
    • لرزاندن شیشه: برای توصیف حرکتی که باعث لرزش شیشه می‌شود.
  4. استفاده مجازی: در زبان ادبی می‌توان از "لرزاندن" به شکل مجازی نیز استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • "خبر غم‌انگیز، دل‌ها را لرزاند."
  5. نکات نگارشی: هنگام نوشتن این کلمه در جملات، باید به قواعد نگارشی توجه کنید، به عنوان مثال:
    • نقطه‌گذاری درست
    • استفاده صحیح از ویرگول و فاصله‌ها

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "لرزاندن" به شکل صحیح و مؤثر در نوشته‌های خود بهره ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. باد سرد پاییزی برگ‌ها را به رقص درآورد و درختان را لرزاند.
  2. خبر ناگوار زلزله، خانواده را لرزاند و همه را به فکر امنیت انداخت.
  3. آهنگ شگفت‌انگیز او، احساسات‌اش را لرزاند و به یاد گذشته‌ها انداخت.

واژگان مرتبط: لرزیدن، مرتعش شدن، لرزش داشتن، ترساندن، مرتعش ساختن، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، تصادف کردن، بال بال زدن، در اهتزاز بودن، سراسیمهبودن، پرپرزدن، تکان خوردن، بهیجان امدن، ارتعاش داشتن، درهم و برهم ساختن، خشن ساختن، تکان دادن، با تکان بیرون بردن، از سرما لرزیدن، خرد کردن، مرتعش کردن، تلولو خوردن، به حیله متوسل شدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری