مارد
licenseمعنی کلمه مارد
معنی واژه مارد
māred
mard
|
مارد
مترادف:
1- سركش، طاغي، گردن كش، نافرمان، ياغي
2- بلند، مرتفع
متضاد:
1- مطيع، بفرمان، رام
2- پست، كوتاه، كم ارتفاع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی، جمعِ مَرَدَة] [قدیمی]
مختصات:
(رِ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
245
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
mard
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
به نظر میرسد که شما به کلمه "مارد" اشاره دارید. اما چون این واژه در زبان فارسی به معنای خاصی نیست یا ممکن است اشتباه تایپی باشد، اجازه دهید به بررسی چند نکته عمومی در مورد قواعد نگارشی بپردازیم:
-
نقطهگذاری: در انتهای جملات خبری، باید از نقطه استفاده شود. برای جملات سوالی، از علامت سؤال و برای جملات تعجبی از علامت تعجب استفاده میشود.
-
فاصلهگذاری: بین کلمات و علائم نگارشی باید فاصلهگذاری مناسب رعایت شود. به عنوان مثال: "سلام، چه خبر؟" صحیح است.
-
استفاده از حروف بزرگ: در آغاز جملات و نامها یا عناوین خاص، حرف اول باید بزرگ نوشته شود.
- تاکید بر تلفظ صحیح: اگر "مارد" اشاره به کلمه خاصی دارد یا اسم خاصی است، باید دقت کرد که تلفظ صحیح و نحوه نوشتن آن در نوشتهها رعایت شود.
اگر اطلاعات بیشتری درباره "مارد" میخواهید یا منظور خاصی دارید، لطفا بیشتر توضیح دهید تا بتوانم بهتر شما را راهنمایی کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- مارد همیشه با اشتیاق به کارهای جدید روی میآورد و هیچگاه از چالشها نمیترسد.
- در داستانهای قدیمی، ماردها به عنوان موجوداتی با قدرت و تواناییهای فوقالعاده شناخته میشوند.
- او برنده مسابقه شد و همه دوستانش را با خبر خوش مارد کرد.