محکوم
licenseمعنی کلمه محکوم
معنی واژه محکوم
mahkum
محکوم
مترادف:
1-صفت
2- دادباخته، متهم، مقصر
3- مجاب، مغلوب
4- مجبور
متضاد:
حاكم، دادبرده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(مَ) [ ع . ] (اِمف .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
114
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
حكم عليه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «محکوم» در زبان فارسی به چندین معنا و در زمینههای مختلف به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد مرتبط با این کلمه و نگارش آن اشاره میکنم:
-
کاربرد معنایی:
- قانونی: در زمینه حقوقی، به معنای کسی است که به دلیل ارتکاب جرم یا تخلفی، از سوی مراجع قضائی مجازات و تهدید شده باشد.
- اجتماعی: میتواند به معنای فردی باشد که به واسطه رفتار یا عملش از سوی دیگران مورد قضاوت و انتقاد قرار میگیرد.
-
نحوه استفاده:
- این کلمه معمولاً به صورت صفت به کار میرود و میتواند قبل یا بعد از اسم قرار گیرد، مانند «محکوم به حبس» یا «او یک محکوم است».
-
نکات نگارشی:
- این کلمه باید به درستی در جملات به کار رود و بار معنایی آن را در نظر گرفته شود.
- در جملات رسمی و قانونی، دقت در استفاده از آن اهمیت دارد و باید بافت اجتماعی یا حقوقی صحیحی داشته باشد.
-
وجه و زمان:
- در زمانهای مختلف میتواند به صورتهای «محکوم بود» و «محکوم خواهد بود» و ... استفاده شود، که نشاندهنده زمان فعل مورد نظر است.
- جنس و شمار:
- «محکوم» میتواند هم به صورت مفرد و هم به صورت جمع (محکومان) به کار رود و باید با توجه به جمع یا مفرد بودن جمله به کار گرفته شود.
در کل، کلمه «محکوم» یک واژه حساس است که در متنهای حقوقی، اجتماعی و اخلاقی ممکن است معانی و بارهای مختلفی داشته باشد و باید درنگ و توجه کافی به کار رود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به دلیل ارتکاب جرم سنگین به محکومیت طولانیمدت در زندان محکوم شد.
- جامعه به دلیل رفتارهای ناپسند او، او را به طور کامل محکوم کرد.
- هر نوع خشونت در جامعه باید به شدت محکوم گردد تا امنیت و آرامش حفظ شود.