معمولی
licenseمعنی کلمه معمولی
معنی واژه معمولی
ma'muli
usual
|
معمولی
مترادف:
1- رايج، عادي، متداول، متعارف، مرسوم، مستعمل
2- پيش پاافتاده، عام، مبتذل
متضاد:
خاص، نامتعارف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت نسبی، منسوب به معمول) [عربی. فارسی]
مختصات:
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
ma'muli
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
196
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
usual | ordinary , normal , common , commonplace , general , banal , habitual , accustomed , rife , wonted , common-or-garden , run-of-the-mill
ترکی
normal
فرانسوی
normale
آلمانی
normal
اسپانیایی
normal
ایتالیایی
normale
عربی
طبيعي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "معمولی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی کاربرد دارد. در زیر قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
-
نحوه نوشتن: کلمه "معمولی" به صورت صحیح باید با حروف فارسی نوشته شود و هیچ گونه اشتباهی در املای آن نباید وجود داشته باشد.
-
جنس و تعداد:
- "معمولی" یک صفت ذاتی است و می‌توان از آن برای توصیف اسم‌ها استفاده کرد. مثلاً: "کتاب معمولی"، "روش معمولی".
- در مورد جمع و مفرد، "معمولی" بدون تغییر باقی می‌ماند، مثلاً: "کتاب‌های معمولی".
-
محل قرارگیری: این کلمه معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرد، اما در برخی مواقع می‌تواند بعد از اسم نیز بیاید:
- قبل از اسم: "این یک روش معمولی است."
- بعد از اسم: "این روش، معمولی است."
-
تاکید و کاربرد: برای تاکید بر "معمولی" می‌توان از قیدهایی مثل "فقط" یا "تنها" استفاده کرد:
- "این یک روش تنها معمولی است."
-
جملات خبری و سوالی: "معمولی" می‌تواند در جملات خبری و سوالی به کار برود:
- خبری: "این کار یک کار معمولی است."
- سوالی: "آیا این روش معمولی است؟"
- استفاده در مقایسه: "معمولی" می‌تواند برای مقایسه با دیگر شرایط یا اشیاء به کار رود:
- "این کتاب نسبت به بقیه کتاب‌ها، معمولی‌تر است."
با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید از کلمه "معمولی" در متن‌های خود به‌درستی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او یک فرد معمولی است که همیشه به دیگران کمک می‌کند.
- این کتاب درباره زندگی افراد معمولی و چالشه‌های آن‌ها نوشته شده است.
- حتی یک روز معمولی هم می‌تواند پر از اتفاقات جالب باشد.