منخلع
licenseمعنی کلمه منخلع
معنی واژه منخلع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(مُ خَ لِ) [ ع . ] (اِفا.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
790
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
mahdi
عربی
مهدي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "منخلع" به لحاظ دستور زبان و نگارش صحیح در زبان فارسی، به شرح زیر است:
-
ریشه و معنا: "منخلع" از ریشه "خلع" به معنای خارج شدن یا بیرون رفتن است. در برخی متون، این واژه به معنای "کنار گذاشتن" یا "عزل کردن" نیز به کار میرود.
-
نحو: این کلمه بهعنوان یک صفت یا اسم میتواند در جملات به کار رود و به بناء فعل در زمانهای مختلف ارتباط دارد.
-
نکات نگارشی:
- تلفظ: در نوشتن این کلمه، توجه به وزن و تکیه بر روی حروف مهم است.
- نشانههای نگارشی: در جملات، اگر "منخلع" در پایان جمله بکار رود، معمولاً نیاز به نقطه (.) وجود دارد.
- تأکید و ارتباط: اگر قصد تأکید بر این واژه دارید، میتوانید از علائم نگارشی مثل ویرگول (،) یا خط تیره (–) استفاده کنید.
- استفاده در جملات:
- "او به عنوان منخلع از سمت خود شناخته شده است."
- "با توجه به شرایط، او منخلع خواهد شد."
اگر سوال خاصتری درباره این کلمه دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری هست، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به خاطر رفتار غیرمنطقیاش از کارش منخلع شد و دیگر نیازی به حضورش نبود.
- در پی نارضایتی و اعتراضات، رئیس شرکت مجبور به استعفا و منخلع شدن از مسئولیتهایش گردید.
- تصمیمات نادرست مدیر عامل باعث شد که او در کنگره سالانه به عنوان یک مدیر منخلع شناخته شود.