نازپرورده
licenseمعنی کلمه نازپرورده
معنی واژه نازپرورده
nāzparvard
pampered
|
نازپرورده
مترادف:
1- ظريف، لطيف، ملوس، نازپرورد، نازديده، نازنين
2- حساس، زودرنج
متضاد:
محنت كشيده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت مفعولی) ‹نازپرورد، نازپرور›
مختصات:
(پَ وَ دِ) (ص مف .)
الگوی تکیه:
WWWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
nAzparvarde
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
475
شمارگان هجا:
4
دیگر زبان ها
انگلیسی
pampered
ترکی
şımartılmış
فرانسوی
choyé
آلمانی
verwöhnt
اسپانیایی
mimado
ایتالیایی
coccolati
عربی
جميل | أنيق , حلو , ظريف , جذاب , مليح , ودي , رديء , صعب , قريب إلي النفس , رقيق , بارع , رفيع التهذيب , دقيق , لطيف , لذيذ , لطيف - جيد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمهی «نازپرورده» در زبان فارسی یک ترکیب است و به معنی کسی است که به خاطر محبت و نوازش زیاد، بسیار حساس و نازکدل شده است.
قواعد و نکات نگارشی برای این کلمه:
-
جداسازی و ترکیب:
- این کلمه ترکیبی از دو بخش «ناز» و «پرورده» است که به معنای «پرورشیافته با ناز و نوازش» است. در نوشتن این کلمه باید توجه داشت که به صورت یکجا نوشته شود.
-
نقطهگذاری:
- در جملات، اگر این کلمه در میانهی جمله به کار رود، باید به قواعد نقطهگذاری توجه شود. مثلاً: «او یک نازپروردهی خاص است.»
-
نوشتن با حروف کوچک:
- کلمهی «نازپرورده» به عنوان یک اسم مختص به حروف بزرگ نیاز ندارد مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد.
-
جنسیت و جمع بستن:
- این کلمه به صورت مذکر و مؤنث به کار میرود و در جمع «نازپروردهها» میشود.
-
شاعرانه و ادبی:
- این کلمه در شعر و نثر ادبی نیز کاربرد دارد و میتواند بار معنایی عمیق تری به متن ببخشد.
- هممعنیها:
- برخی هممعنیها یا واژههای نزدیک به «نازپرورده» عبارتند از: نازکدل، حساس و لطیف.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمهی «نازپرورده» به درستی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به عنوان یک نازپرورده در خانوادهای مرفه بزرگ شده است و همیشه به خواستههایش رسیدگی شده است.
- نازپرورده بودن او باعث شده که در مواجهه با چالشها نتواند به راحتی سازگاری نشان دهد.
- دوستانش او را به خاطر رفتارهای نازپروردهاش به شوخی «شاهزاده کوچک» مینامیدند.