نامتناسب
licenseمعنی کلمه نامتناسب
معنی واژه نامتناسب
nāmote(a)nāseb
inappropriate
|
نامتناسب
مترادف:
بيجا، بي قواره، نابجا، ناشايسته، نامتجانس، نامناسب، ناهماهنگ
متضاد:
متناسب، هماهنگ
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [فارسی. عربی]
مختصات:
الگوی تکیه:
WWWWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
nAmotenAseb
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
604
شمارگان هجا:
5
دیگر زبان ها
انگلیسی
inappropriate
ترکی
oransız
فرانسوی
disproportionné
آلمانی
unverhältnismäßig
اسپانیایی
desproporcionado
ایتالیایی
sproporzionato
عربی
غير ملائم | غير مناسب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "نامتناسب" به معنای عدم تناسب یا ناهماهنگی در زبان فارسی استفاده میشود. در زیر به چند نکته از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
-
املا و نوشتار: کلمه "نامتناسب" باید به صورت صحیح نوشته شود. دقت کنید که حرف "ن" در ابتدای این کلمه به صورت جدا نوشته میشود و هیچگونه فاصلهای بین "نا" و "متناسب" نیست.
-
جنس و شمار: "نامتناسب" یک صفت است و مانند سایر صفات میتواند با اسامی در جنس و شمار توافق کند. به عنوان مثال:
- نامتناسب (مفرد)
- نامتناسبها (جمع)
-
به کارگیری در جملات: این کلمه معمولاً برای توصیف ناهماهنگی یا عدم تطابق بین دو یا چند عنصر به کار میرود. مثلاً:
- «تصمیمات این کمیته نامتناسب با نیازهای جامعه است.»
-
قواعد ترکیبی: میتوان کلمه "نامتناسب" را با دیگر کلمات ترکیب کرد. برای مثال:
- "شکلی نامتناسب"
- "تناسب نامتناسب"
- نکات نگارشی: در متنهای رسمی، بهتر است از کلمه "نامتناسب" به طور دقیق و به جا استفاده شود تا دقت بیان افزایش یابد. همچنین، سعی کنید از آن در متنی استفاده کنید که مفهومش به وضوح فهمیده شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "نامتناسب" به صورت مؤثر و درست در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- رفتار او در جمع دوستانش نامتناسب با شخصیت آرام و منطقیاش بود.
- پوشش او در این مراسم کاملاً نامتناسب با فضای رسمی و جدی آن بود.
- احساسات نامتناسبی که در آن لحظه داشتم، باعث سردرگمیام شد.