وارد
licenseمعنی کلمه وارد
معنی واژه وارد
vāred
comer
|
وارد
مترادف:
1- رسيده، واصل
2- پذيرفته
3- آشنا، آگاه، اهل، باخبر، بلد، كارشناس، متبحر، مسبوق، مطلع، واقف
4- داخل
5- بمورد،
متضاد:
ناوارد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(عا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
vAred
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
211
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
comer | infare , intrant , versant , relevant , hep , conscious , conversant , enter
ترکی
girin
فرانسوی
entrez
آلمانی
komm herein
اسپانیایی
adelante
ایتالیایی
si accomodi
عربی
قادم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "وارد" در زبان فارسی به معنای وارد شدن یا به درون آمدن است و میتواند به عنوان فعل یا اسم به کار رود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
فعل و اسم: "وارد" به عنوان فعل معنای ورود به یک مکان یا وضعیت را دارد. همچنین میتواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود (مانند "واردات" به معنی کالاهای وارد شده).
-
نکات نگارشی:
- در جملههایی که از "وارد" استفاده میشود، باید با توجه به ساختار جمله، فعل مناسب انتخاب شود. برای مثال:
- "او وارد اتاق شد."
- "کالاها وارد کشور شدند."
- در جملههایی که از "وارد" استفاده میشود، باید با توجه به ساختار جمله، فعل مناسب انتخاب شود. برای مثال:
-
استفاده درست در جملات: لازم است توجه داشته باشید که "وارد" معمولاً با حروف اضافه مخصوصی مانند "به" یا "در" همراه میشود:
- "به خانه وارد شد."
- "در بحث وارد نشوید."
-
شکلهای مختلف: از لحاظ صرف فعل، "وارد" ممکن است در زمانهای مختلف و برای اشخاص مختلف به اشکال مختلفی صرف شود:
- من وارد شدم.
- تو وارد شدی.
- او وارد شد.
- نکات معنایی: هنگام استفاده از "وارد"، مفهوم دقیق جمله و همچنین سیاق آن را در نظر بگیرید تا از سوءتفاهمها جلوگیری کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "وارد" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او وارد دانشگاه شد و به تحصیل در رشته مهندسی پرداخت.
- بعد از چند دقیقه انتظار، بالاخره مهمانان وارد سالن جشن شدند.
- با وارد کردن کد تخفیف، مبلغ خرید کاهش یافت.