بدرام

کلمه "بدرام" در زبان فارسی به معنای "بدرامید" یا "بدرامیدن" است و معمولاً به عنوان یک فعل در زبان محاوره‌ای استفاده می‌شود. همچنین به عنوان یک اسم هم به کار می‌رود. در هر دو حالت، رعایت قواعد نگارشی و نحوی مناسب اهمیت دارد.

قواعد نگارشی و نحوی:

1. نوشتن صحیح: کلمه "بدرام" باید به‌طور صحیح و با املای درست نوشته شود. همچنین باید توجه داشت که در برخی از متون، به شکل‌های مختلفی مانند "بدرامید" و "بدرامیدن" به کار می‌رود.

2. جمله‌سازی: از کلمه "بدرام" می‌توان در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال:

   • "بدرام در این زمینه تحقیق کنم."
   • "دوستش از او خواست که بدرام با او بیاید."

3. زمان فعل: اگر "بدرام" به عنوان فعل به کار رفته، باید زمان آن را در جمله مشخص کرد. مثلاً:

   • "من می‌خواهم که بدرام."
   • "او گفته بود که باید بدرامد."

4. مناسبت با بافت جملات: هنگام استفاده از "بدرام"، باید بافت جمله را مد نظر قرار داد تا به سلاست کلام لطمه‌ای وارد نشود.

5. نکات دستوری: در جملات، باید به قواعد مربوط به فاعل و مفعول توجه کرد. مثلاً:
   • "بدرام یک موضوع مهم است."
   • "بدرام می‌تواند به نتیجه‌ی بهتری منجر شود."

لطفاً اگر اطلاعات خاص‌تری مد نظر دارید، بفرمایید تا به آن بپردازم.

البته! در اینجا سه جمله با کلمه "بدرام" آمده است:

1. وقتی در باغ قدم می‌زنی، بوی گل‌های بهاری بدرام می‌زند و روح را تازه می‌کند.
2. شب که به کنار دریا می‌روم، صدای امواج و وزش نسیم بدرام آرامش را به من می‌دهد.
3. در لحظات شاد زندگی، دوستانم همیشه دور هم جمع می‌شوند و با خنده و شادی بدرام می‌گذرانیم.