بررسیدن
licenseمعنی کلمه بررسیدن
معنی واژه بررسیدن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | checking | ||
| عربی | استعراض، مراجعة، إعادة النظر، عرض، إعادة نظر، تنقيح، مجلة، نقد، نشرة، دورية، أقوال الصحف، عرض عسكري، راجع، أعاد النظر في، إستعرض الماضي، إستعرض الجند، راجع دروسه | ||
| ترکی | kontrol etme | ||
| فرانسوی | vérification | ||
| آلمانی | überprüfung | ||
| اسپانیایی | comprobación | ||
| ایتالیایی | controllo | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بررسیدن" در فارسی به معنی "رسیدن به" یا "توجه کردن به" است و در متن‌های رسمی و نگارشی به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه اشاره می‌شود:
با مراعات این قواعد، میتوانید از کلمه "بررسیدن" به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | بررسیدن | ||
| معادل ابجد | 526 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| تلفظ | barre(a)sidan | ||
| ترکیب | (مصدر لازم) [قدیمی] | ||
| مختصات | (بَ. رِ دَ) (مص ل .) | ||
| منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
| نمایش تصویر | معنی بررسیدن | ||
| پخش صوت | |||
بررسی کردن؛ وارسی کردن؛ رسیدگی کردن به کاری؛ پرسیدن: ♦ آز بگذار که با آز به حکمت نرسی / ور بیان بایدت از حال سنائی بررس (سنائی۲: ۱۸۳). کلمه "بررسیدن" در فارسی به معنی "رسیدن به" یا "توجه کردن به" است و در متن‌های رسمی و نگارشی به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه اشاره می‌شود: نحوه صحیح نوشتن: "بررسیدن" به صورت صحیح نوشته می‌شود و این کلمه باید درست و به دقت در متن استفاده شود. جمله‌سازی: می‌توان از این کلمه در جملات مختلف استفاده کرد. مثلاً: فعال و مفعول: غالباً از "بررسیدن" به عنوان فعل استعمال می‌شود که نیاز به فاعل و مفعول دارد. مثلاً: پرهیز از ابهام: بهتر است در جملات خود توضیحات لازم را اضافه کنید تا مفهوم روشن‌تر باشد. اگر به چیزی خاص اشاره می¬کنید، حتماً آن را مشخص کنید. سخنرانی و نوشتار رسمی: این کلمه در متون رسمی و سخنرانی‌های علمی یا اداری بیشتر دیده می‌شود. بنابراین در چنین متونی باید با دقت و توجه بیشتری از آن استفاده شود. با مراعات این قواعد، میتوانید از کلمه "بررسیدن" به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
checking
استعراض، مراجعة، إعادة النظر، عرض، إعادة نظر، تنقيح، مجلة، نقد، نشرة، دورية، أقوال الصحف، عرض عسكري، راجع، أعاد النظر في، إستعرض الماضي، إستعرض الجند، راجع دروسه
kontrol etme
vérification
überprüfung
comprobación
controllo
