بسارنده
licenseمعنی کلمه بسارنده
معنی واژه بسارنده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت فاعلی) (کشاورزی) [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
322
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
make
ترکی
doyurucu
فرانسوی
satisfaisant
آلمانی
befriedigend
اسپانیایی
satisfactorio
ایتالیایی
soddisfacente
عربی
جعل | صنع , خلق , فعل , ربح , تجبر , حضر , شن , تصرف , حول , أنتج , نجح , عوض , أسعد , أحدث , غلق , هيأ , بنى , أضرم , عين , اعتبر , اندفع , تناول , أكرهه على , وصل , أحرز هدفا , تملق , بدأ عملا , إندفع نحو , إتخذ قرارا , إنتاج , بناء , شكل , خياطة , طراز , هيئة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بسارنده" به معنی "بسیار کننده" یا "زیاد کننده" است. این کلمه در ادبیات فارسی بهطور خاص کاربردی ندارد و شاید عموماً در محاورات استفاده نشود. با این حال، برای صحیح نوشتن و استفاده از آن، بایستی به قواعد زیر توجه کرد:
-
نکات املایی:
- کلمه "بسارنده" باید نوشته شود با حرف "ب" در ابتدا و ترکیب "سارنده" بعد از آن. توجه به حروف نگارش و ترتیب آنها اهمیت دارد.
-
قواعد صرف و نحو:
- اگر این کلمه به عنوان اسم استفاده میشود، باید در جملههای صحیح ساختاری قرار بگیرد. برای مثال: "او فردی بسارنده است" که به معنای "او فردی است که چیزها را زیاد میکند".
-
کاربرد در جملات:
- میتوانید از این کلمه در جملات توصیفی یا بیانی استفاده کنید. به عنوان مثال: "توجه به نکات بسارنده در این مقاله به ما کمک میکند تا بیشتر یاد بگیریم."
- نکات نگارشی:
- در نوشتار رسمی، باید از علامتهای نگارشی درست مانند نقطه، ویرگول و سوالی استفاده کرد تا متن روانتر و قابل فهمتر باشد.
در کل، اگرچه واژه "بسارنده" نادر است، اما با رعایت قواعد املایی و نگارشی، میتوان از آن بهدرستی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- هنرمند بسارنده تابلوهایی با رنگهای زنده و جذاب خلق کرد که توجه همگان را جلب کرد.
- او به عنوان یک بسارنده معروف در صنعت سینما شناخته میشود و فیلمهایش همیشه با استقبال خوبی روبرو میشوند.
- در کنفرانس، سخنران به عنوان یک بسارنده تأثیرگذار درباره اهمیت خلاقیت در زندگی روزمره صحبت کرد.