بیرقدار
licenseمعنی کلمه بیرقدار
معنی واژه بیرقدار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [ترکی. فارسی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
517
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
warrings
ترکی
bayrak taşıyıcı
فرانسوی
porteur de drapeau
آلمانی
fahnenträger
اسپانیایی
portador de la bandera
ایتالیایی
portabandiera
عربی
محارن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «بیرقدار» به معنای کسی است که بیرق (پرچم) را در دست دارد یا نگه میدارد. در بررسی نگارشی و قواعد فارسی، به موارد زیر توجه کنید:
-
تفکیک و ترکیب: این کلمه از دو جزء تشکیل شده است: «بیرق» و «دار». دار به معنای «دارنده» یا «نگهدارنده» است. در زبان فارسی، ترکیب این دو جزء مجاز است.
-
نحو: در جملات، «بیرقدار» میتواند به عنوان اسم فاعل یا اسم مفعول استفاده شود. به عنوان مثال:
- او بیرقدار میداند.
- بیرقدار سپاه در میدان جنگ بود.
-
ضمیر و حروف اضافه: این کلمه میتواند با ضمایر و حروف اضافه ترکیب شود. به عنوان مثال:
- بیرقدار آنها
- بیرقدار با افتخار
-
نکات نگارشی:
- در نوشتار رسمی، کلمات مرکب باید با دقت نوشته شوند. در اینجا، بین «بیرق» و «دار» خط فاصله () وجود دارد که نشاندهنده ترکیب آنها است.
- به دلیل وجود واژهی عربی «بیرق»، توجه به قواعد املایی و نگارشی فارسی در کنار قواعد زبان عربی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- تلفظ: برخی افراد ممکن است تلفظ کلمه را به شکل «بیرقدار» یا «بیرقدار» اشتباه کنند. تلفظ صحیح آن «بیرقدار» است.
به طور کلی، نگارش و استفاده از کلمه «بیرقدار» در متنهای فارسی باید با رعایت این اصول و قواعد انجام شود تا معانی آن بهدرستی منتقل گردد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- بیرقدار با افتخار در میدان، پرچم کشورش را به اهتزاز درآورد.
- در روز مسابقات، بیرقدار تیم ملی با شجاعت پیشاپیش گروه حرکت کرد.
- او به عنوان بیرقدار گردهمایی، مسئولیت داشت تا روحیهی حاضران را بالا ببرد.