جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
أجنبي|غريب , أبعد , دخيل , مخالف , مغاير , حول , نفر , نقل , كائن فضائي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بیگانه" در زبان فارسی به معنای فرد یا چیز غریبه یا نا آشنا است. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به چند نکته توجه کرد:
نوشتار صحیح: "بیگانه" به صورت درست با "ی" ندایی نوشته می‌شود و شکل‌های دیگر مانند "بیگان" غلط است.
جنس کلمه: "بیگانه" می‌تواند به عنوان اسم مذکر یا مؤنث استفاده شود. به عنوان مثال، می‌توان گفت "او یک بیگانه است" یا "او یک بیگانه‌ای است".
معنی و سیاق: هنگام استفاده از این کلمه، باید دقت کرد که در چه سیاقی به کار می‌رود؛ به عنوان مثال، ممکن است به شخص خارجی، ایده‌های نو، یا وسایل و کالاهای وارداتی اطلاق شود.
ترکیبات: "بیگانه" می‌تواند در ترکیبات مختلفی مانند "بیگانه‌پروری" یا "بیگانه‌زدگی" استفاده شود. در این حالت، توجه به ترکیب و معنای خاص آن ضروری است.
نکات نگارشی: در نگارش متون، باید دقت کنید که "بیگانه" در جملات به درستی و در محل مناسب خود استفاده شود. همچنین رعایت علائم نگارشی پس از این کلمه (از جمله ویرگول و نقطه) ضروری است.
صرف و نحو: "بیگانه" به‌راحتی می‌تواند در جملات مختلف صرف و نحو شود. برای مثال:
او بیگانه‌ای در این شهر است.
بیگانگی این فرد برای من جالب است.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "بیگانه" به درستی و به شیوه‌ای مؤثر در نگارش‌های فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بیگانه" در جملات آمده است:
او احساس کرد که در جمع دوستانش مانند یک بیگانه است.
بیگانه‌ها معمولاً به عنوان تهدیدی برای فرهنگ محلی شناخته می‌شوند.
داستان این فیلم درباره‌ی یک بیگانه است که به زمین آمده و تلاش می‌کند تا هویت خود را پیدا کند.
به نظر می‌رسید که او با رفتارهایش، به بیگانه‌ای در میان خانواده تبدیل شده است.
برخی از مردم به بیگانه‌ها به چشم ترس و برخی دیگر به چشم کنجکاوی نگاه می‌کنند.
اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!
فرهنگ فارسی عمید
واژگان مرتبط: خارجی، غریب، مغایر، غیر، غیره، خارجه، خارج، اجنبی، بیرونی، عجیب، غریبه، عجب، غیر عادی، عجیب و غریب، ناشناخته، نااشنا، نا شناخت، نا شناس، انطرف دریا، متعلق بماوراء دریاها، وحشی، بی تربیت، غیر مصطلح، تنها، یگانه، محض، فرد، از خارجه امده، وراکوهی، واقع در ماوراء جبال الپ، خصوصا انگلیسی یا امریکایی، مامور وصو ل مالیات، صاحب میخانه
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر
