پریدیدار
licenseمعنی کلمه پریدیدار
معنی واژه پریدیدار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
431
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
jump
ترکی
periler
فرانسوی
fées
آلمانی
feen
اسپانیایی
hadas
ایتالیایی
fate
عربی
قفزة | قفز , طفرة , إرتفاع مفاجئ للأسعار , إنتقل بسرعة , هاجم , نطط , عبر , فر من , ترك فجأة , غادر , طار فرحا , استولى , جعله يثب , رفع منزلته , زاد , انحرف , أشتم , وافق , وجه نقدا لاذعا , القفز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پریدیدار" یک واژه ترکیبی است که از دو بخش "پری" و "دیدار" تشکیل شده است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این واژه اشاره میکنیم:
۱. نکات املایی:
- "پری" به معنای "پری" یا "موجودات خیالی" است.
- "دیدار" به معنی ملاقات یا دیدن است.
- این دو واژه به هم پیوسته شدهاند و به صورت یکپارچه نوشته میشوند.
۲. تلفظ:
- "پریدیدار" به صورت "پَریدیدار" تلفظ میشود و در سکوت "ی" در وسط آن باید رعایت شود.
۳. نقطهگذاری:
- هنگامی که این کلمه در جملهای قرار میگیرد، باید با سایر کلمات و علائم نگارشی به درستی ترکیب شود. برای مثال، اگر در انتهای جمله بیفتد باید طبق قواعد نقطهگذاری پایان جمله (نقطه، ویرگول و...) رعایت شود.
۴. کاربردها:
- این کلمه معمولا در متون ادبی و شاعرانه به کار میرود و ممکن است به عنوان صفت یا اسم توصیفی استفاده شود.
به طور کلی، در نگارش این کلمه باید به اشتباهات املایی و نگارشی دقت کرد و از قواعد صحیح املایی و معنایی پیروی نمود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در روز ملاقات، او با پریدیدار خود به گفتگو نشست و از خاطرات گذشته یاد کرد.
- پریدیدار زیبای آن شب به او احساس آرامش و شادی بخشید.
- بعد از سالها، بازگشت دوبارهی پریدیدار به زندگیاش او را شگفتزده کرد.
