پزاندن
licenseمعنی کلمه پزاندن
معنی واژه پزاندن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی) ‹پزانیدن›
مختصات:
(پَ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
114
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
to cook
ترکی
pişirmek
فرانسوی
cuisiner
آلمانی
kochen
اسپانیایی
cocinar
ایتالیایی
cucinare
عربی
طبخ | طها , تلاعب , وقع في ورطة , طاه , طاهي , طبيخ , يطبخ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
در زبان فارسی، کلمه "پزاندن" به معنای پختن یا آمادهسازی غذا است و به عنوان یک فعل استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، برخی قواعد و نکات وجود دارد:
-
صرف فعل:
- "پزاندن" از ریشه "پز" و به معنای پختن است. این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود.
- مثال:
- حال: میپزیم، میپزد
- گذشته: پزاند، پزانده است
-
افزودن پیشوند و پسوند:
- با افزودن پیشوندها و پسوندها میتوان معانی مختلفی به این کلمه داد.
- مثال: "پزاندن" + "گاه" = "پزاندگاه" (محلی برای پخت و پز)
-
استفاده در جملات:
- کلمه "پزاندن" میتواند در جملات به عنوان فعل اصلی یا فرعی به کار برود.
- مثال:
- "او در حال پزاندن غذا است."
- "من تصمیم دارم برنج را پزانم."
-
نکات نگارشی:
- در نگارش متنی که شامل فعل "پزاندن" است، باید توازن و انطباق زمانها رعایت شود.
- از علامتگذاری و نشانهگذاری مناسب مثل ویرگول و نقطه در جملات استفاده کنید.
- معانی و فرازهای مختلف:
- ممکن است "پزاندن" در اصطلاحات و ترکیبات مختلف معنای خاصی پیدا کند. به عنوان مثال، "پزاندن دل" یعنی کسی را به زحمت انداختن یا به او فشار آوردن.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "پزاندن" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- دیروز برای مهمانانم برنج و خورشت را پزاندن و همه از طعم آن خوششان آمد.
- مادر همیشه به من یاد میدهد که چگونه غذاهای خوشمزه را پزاندن.
- در کلاس آشپزی، ما یاد گرفتیم که چطور باید سبزیجات را به درستی پزاندن تا ویتامینهای آنها حفظ شود.
