پیرایهسنج
licenseمعنی کلمه پیرایهسنج
معنی واژه پیرایهسنج
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | pirazmometer | ||
عربی | كَيّل | ||
ترکی | ölçer | ||
فرانسوی | jauge | ||
آلمانی | messgerät | ||
اسپانیایی | indicador | ||
ایتالیایی | misura | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «پیرایهسنج» به معنای فردی است که در ارزیابی یا سنجش پیرایهها (زینتها) تخصص دارد. برای نگارش правиль این کلمه و استفاده صحیح از آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
این نکات میتواند در استفاده صحیح از کلمه «پیرایهسنج» کمککننده باشد. | ||
واژه | پیرایهسنج | ||
معادل ابجد | 341 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
تلفظ | pirayesanj | ||
ترکیب | (صفت فاعلی) [قدیمی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی پیرایهسنج | ||
پخش صوت |
کسی که زیب و زیور را بسنجد؛ آنکه پیرایه میسنجد. کلمه «پیرایهسنج» به معنای فردی است که در ارزیابی یا سنجش پیرایهها (زینتها) تخصص دارد. برای نگارش правиль این کلمه و استفاده صحیح از آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد: استفاده از حروف صحیح: کلمه «پیرایهسنج» از دو بخش تشکیل شده است: «پیرایه» و «سنج». در نگارش آن، باید توجه داشته باشید که بین این دو قسمت باید یک نیمفاصله (ـ) وجود داشته باشد تا از هم تفکیک شوند. تلفظ: در تلفظ این کلمه، باید به کسرۀ زیر «پیرایه» و «سنج» توجه شود تا به صورت صحیح ادا گردد. نقطهگذاری: اگر این کلمه درون جملهای به کار میرود، باید به قوانین نقطهگذاری توجه گردد. مثلاً وقتی که در انتهای جمله قرار دارد، باید نقطه گذاشته شود. قید جایگاه: این کلمه میتواند به عنوان اسم به کار رود و به جایگاه آن در جمله توجه شود، بهویژه در ساختارهایی که کلمه به عنوان فاعل یا مفعول قرار میگیرد. این نکات میتواند در استفاده صحیح از کلمه «پیرایهسنج» کمککننده باشد.
pirazmometer
كَيّل
ölçer
jauge
messgerät
indicador
misura