جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pāšidan
spray  |

پاشیدن

معنی: این واژه در معنای اصطلاحی یعنی وارد شدن به صورت گله ای در یک مکان به طوری که باعث گرخیدن نفرات حاضر در آن مکان شویم
623 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) ‹پاچیدن›
مختصات: (دَ)
آواشناسی:
منبع: واژگان عامیانه
معادل ابجد: 367
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
spray | sprinkle , pour , infuse , sparge , strew , spatter , besprinkle , bestrew , inseminate , perfuse , spurt , dust
ترکی
sıçrayan
فرانسوی
éclaboussures
آلمانی
spritzen
اسپانیایی
salpicar
ایتالیایی
schizzi
عربی
رذاذ | رش , رشاش , رشاشة , غضن , باقة , شىء شبيه بالغصن المزهر , وابل , رش الشعر , نضح , دهن بالرش , رذذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پاشیدن" در زبان فارسی به معنای پخش کردن یا ریختن مایعات یا ذرات به‌طور پراکنده است. در اینجا چند نکته نگارشی و قاعده مربوط به استفاده از این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. صرف فعل: "پاشیدن" یک فعل است و در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. به‌طور مثال:

    • زمان حال: می‌پاشد
    • زمان گذشته: پاشید
    • زمان آینده: خواهد پاشید
  2. قیدهای مربوط: این فعل ممکن است با قیدها یا صفات مختلف ترکیب شود تا معنا را دقیق‌تر کند. مثلاً:

    • "آب را به آرامی پاشید."
    • "او نمک را روی غذا پاشید."
  3. مفاهیم مرتبط: در استفاده از "پاشیدن" می‌توان به مفاهیم و زمینه‌های مختلفی اشاره کرد مانند پاشیدن رنگ، پاشیدن ادویه، و غیره.

  4. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی و ادبی، بهتر است جملات به‌گونه‌ای ساخته شوند که از تکرار بی‌مورد کلمه "پاشیدن" پرهیز شود.
    • اگر بخواهید مفهوم را تقویت کنید، می‌توانید از واژگان هم‌خانواده یا مترادف استفاده کنید، مانند "پخش کردن" یا "ریختن".
  5. شیوه‌ی انتقال احساس: بسته به سیاق، این کلمه می‌تواند بار احساسی خاصی داشته باشد. مثلاً "پاشیدن عطر" ممکن است حس تازگی و طراوت را القا کند، در حالی که "پاشیدن آب" ممکن است به تغذیه گیاهان اشاره داشته باشد.

با رعایت این نکات نگارشی و دستوری می‌توانید از کلمه "پاشیدن" به شکلی مؤثر و کارآمد در جملات خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در روز بارانی، بچه‌ها با خوشحالی آب را پاشیده و در گل و لای بازی کردند.
  2. او ادویه‌های خوشمزه را به طور یکنواخت بر روی غذا پاشید تا طعم بهتری بگیرد.
  3. هنگام برگزاری جشن تولد، مهمانان به هوا بادکنک‌های رنگی پاشیدند و فضایی شاداب ایجاد کردند.
بچه ها بپاشین تو پاساژ !

واژگان مرتبط: افشاندن، سمپاشی کردن، زدن، ترشح کردن، گلنم زدن، اب پاشی کردن، ریختن، جاری شدن، روان ساختن، باریدن، بر انگیختن، دم کردن، القاء کردن، گل مالی کردن، پخش کردن، الودن، پوشاندن، تلقیح کردن، باردار کردن، ابستن کردن، کاشتن، جاری ساختن، تزریق کردن، جهش کردن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری