جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: صفتی است که به چیزی یا کسی داده میشود که بیشتر از آن چیزی که واقعا ارزش دارد باور شده هست. اگه کسی فکر کنه که از دماغ فیل افتاده و ادّعا زیاد میکنه، تحفه بهش اطلاق میشه. پرداختن و انرژی گذاشتن رو چیزی که اون قدرا ارزش نداره. 1-اسم
2- ارمغان، پيشكش، رهاورد، سوغات، كادو، هديه
3- طرفه، كمياب، نادر، نفيس
4- بديع، تازه، نو present, rarity, curio, trove, taqfah الحالي، حاضر، موجود، حالي، جار، غير غائب، حضر، عرض، قدم، تجلى، هدى، قلد، ترشح، قدم نفسه، منح، هدية، الآن، اليوم، مضارع، الزمن الحاضر، هبة، عطاء منحة hediye cadeau geschenk regalo regalo زمان حال، هدیه، زمان حاضر، تقدیم، پیشکش، کمیابی، ندرت، نایابی، کمی، چیز کمیاب، چیز غریب، عتیقه، گنجینه، چیز پیدا شده
الحالي|حاضر , موجود , حالي , جار , غير غائب , حضر , عرض , قدم , تجلى , هدى , قلد , ترشح , قدم نفسه , منح , هدية , الآن , اليوم , مضارع , الزمن الحاضر , هبة , عطاء منحة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تحفه" در زبان فارسی به معنای هدیه یا بخشش است و میتواند در جملات مختلف به کار رود. در ادامه به چند نکته نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره میشود:
نحوهی نوشتن: "تحفه" به صورت صحیح با حرف "ت" و "ح" و "ف" نوشته میشود و نیازی به حرکات خاص ندارد، مگر در موارد خاص مانند متنهای ادبی یا متون خاص که تکیه بر تلفظ اهمیت دارد.
جمعبندی: جمع "تحفه" به صورت "تحف" است. مثال: "او چند تحفه برای مهمانان آورد."
نقطهگذاری: در جملات، اگر "تحفه" در انتهای جمله بیاید، باید به قواعد نقطهگذاری دقت کرد. به عنوان مثال: "او تحفهای زیبا برای من آورد."
کاربرد واژه: "تحفه" یک کلمه ادبی و با بار معنایی مثبت است و معمولاً در متون ادبی، شعر، و داستانها به کار میرود. به عنوان مثال: "این تحفه یادگاری از دوستی قدیمی است."
قید و صفت: میتوان از صفات و قیدها برای توصیف "تحفه" استفاده کرد. مثال: "تحفه ارزشمند"، "تحفه زیبا".
استفاده مناسب از این کلمه میتواند به زیبایی نوشتار شما بیفزاید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند جمله با کلمه "تحفه" آورده شده است:
در جشن تولدش، دوستانش برای او تحفههای زیبایی آوردند.
این کتاب قدیمی که به من هدیه دادهاند، برایم یک تحفهی ارزشمند است.
تحفهای که از سفر به مشهد به خانه آوردهام، یادآور لحظات خوب آن سفر است.
معلم به دانشآموزانش یک تحفه کوچک به عنوان تقدیر از زحماتشان اهدا کرد.
این تابلو نقاشی که در اتاقم قرار دادهام، تحفهای از هنرمند مورد علاقهام است.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
واژگان عامیانه
افشین: اگه شده همه زندگیمو میدم تا به اون دختر برسم دوست افشین: حالا یارو خیلی هم تحفه نیستا داداش
واژگان مرتبط: زمان حال، هدیه، زمان حاضر، تقدیم، پیشکش، کمیابی، ندرت، نایابی، کمی، چیز کمیاب، چیز غریب، عتیقه، گنجینه، چیز پیدا شده
جعبه لام تا کام
وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.