چتر
licenseمعنی کلمه چتر
معنی واژه چتر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-آفتابگردان، سايبان 2- گرد، گردي 3- چتر نجات 4- قوس | ||
انگلیسی | umbrella, tent, pileum | ||
عربی | مظلة، شمسية، المظلة الجوية، ظلل، حمى بمظلة | ||
ترکی | Şemsiye | ||
فرانسوی | parapluie | ||
آلمانی | regenschirm | ||
اسپانیایی | paraguas | ||
ایتالیایی | ombrello | ||
مرتبط | سایبان، حفاظ، چادر، خیمه، توجه، ساباط، کاکل چتری پرنده، کاکل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چتر" در زبان فارسی به معنی وسیلهای است که برای محافظت از افراد در برابر باران یا آفتاب استفاده میشود. در مورد این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به آن وجود دارد:
در کل، قواعد نگارشی و نحوه کاربرد کلمه "چتر" مشابه با سایر اسمها در زبان فارسی است و به تطابق با قواعد زبانی بستگی دارد. | ||
واژه | چتر | ||
معادل ابجد | 603 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | čatr | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [سنسکریت] | ||
مختصات | (چَ) (اِ.) | ||
آواشناسی | Catr | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی چتر | ||
پخش صوت |
خود را مهمانی کَسی کردن به زور و با اصرار و در نهایت پررو بودن کلمه "چتر" در زبان فارسی به معنی وسیلهای است که برای محافظت از افراد در برابر باران یا آفتاب استفاده میشود. در مورد این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به آن وجود دارد: حروفنگاری: "چتر" با حرف "چ" شروع میشود و باید دقت شود که این حرف به درستی نوشته شود. جمع بستن: برای جمع بستن این کلمه از "چترها" استفاده میشود. صفت و نعت: مانند سایر کلمات، میتوان برای توصیف چتر از صفات استفاده کرد. مثلا: "چتر بزرگ"، "چتر رنگی"، و غیره. قید: میتوان از قیدها برای توصیف وضعیت استفاده کرد. به عنوان مثال: "چتر به همراه داشت" یا "چتر را باز کرد". سره و پیوسته: در نوشتن این کلمه به صورت پیوسته (بدون فاصله) از "چتر را" استفاده میشود، اما در جملهبندیهای مختلف میتواند به فرمهایی شکسته شود. نطق و آوایش: در هنگام صحبت کردن، دقت شود که "چتر" به درستی تلفظ شود و هیچ حرفی در آن گم نشود. در کل، قواعد نگارشی و نحوه کاربرد کلمه "چتر" مشابه با سایر اسمها در زبان فارسی است و به تطابق با قواعد زبانی بستگی دارد.
1-آفتابگردان، سايبان
2- گرد، گردي
3- چتر نجات
4- قوس
umbrella, tent, pileum
مظلة، شمسية، المظلة الجوية، ظلل، حمى بمظلة
Şemsiye
parapluie
regenschirm
paraguas
ombrello
سایبان، حفاظ، چادر، خیمه، توجه، ساباط، کاکل چتری پرنده، کاکل