خوب (خُب)
licenseمعنی کلمه خوب (خُب)
معنی واژه خوب (خُب)
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | جيد، تماما، إلى حد بعيد، كما يجب، بئر، ينبوع، مورد، حفرة عمودية عميقة، حجيرة حول مضخات السفينة، مقصورة المحامين، وعاء لسائل، حسن، معافى، دفق، تفجر، نحن سوف | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خوب" (خُب) در زبان فارسی دارای قواعد خاصی است که در نگارش و استفاده از آن باید به آنها توجه کرد. در ادامه به برخی از این قواعد اشاره میشود:
توجه به این نکات میتواند در نوشتن و صحبت کردن موثر باشد و به ارتباط بهتر کمک کند. | ||
واژه | خوب (خُب) | ||
معادل ابجد | 1210 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی خوب (خُب) | ||
پخش صوت |
به معنای لات، لختی، قلدر، بزرگ، کسی که بقیه او را در نقاط دیگر میشناسند، آدم شناخته شده یک محله، کلمه "خوب" (خُب) در زبان فارسی دارای قواعد خاصی است که در نگارش و استفاده از آن باید به آنها توجه کرد. در ادامه به برخی از این قواعد اشاره میشود: نحوه نگارش: کلمه "خوب" به صورت «خوب» نوشته میشود و در صورت استفاده در مکالمات غیررسمی، ممکن است به صورت «خُب» تلفظ شود. در رسمالخط فارسی، شکل صحیح «خوب» است. کاربرد در جملات: استفاده استعاری و غیررسمی: در زبان محاورهای، "خوب" ممکن است به عنوان یک کلمه برای تایید یا پذیرش صحبتهای دیگران به کار برود. مثلاً «خوب، پس بریم!» جایگاه: در جملات، "خوب" معمولاً قبل یا بعد از فعل قرار میگیرد، بسته به نوع جمله. مثلاً «او خوب درس میخواند» یا «این فیلم خوب است». نقش در کلام: "خوب" میتواند به تقویت معنای جملات کمک کند و احساسات مثبت را منتقل نماید. توجه به این نکات میتواند در نوشتن و صحبت کردن موثر باشد و به ارتباط بهتر کمک کند.
گاهی به معنای خلافکار سنگین هم بین نوچه ها به کار میرود.
جيد، تماما، إلى حد بعيد، كما يجب، بئر، ينبوع، مورد، حفرة عمودية عميقة، حجيرة حول مضخات السفينة، مقصورة المحامين، وعاء لسائل، حسن، معافى، دفق، تفجر، نحن سوف