شبکه ۴
licenseمعنی کلمه شبکه ۴
معنی واژه شبکه ۴
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | network, lattice, net, mesh, plexus, netting, grille, grating, grate, reticulum, meshwork, trellis, reticule, trelliswork, rete, treillage | ||
عربی | شبكة، شبكة طرق، شركة إذاعة و تلفزيون، شبكة محطة اذاعة، شبكة الاتصال | ||
مرتبط | شبکه ارتباطی، شبکه توری، شبکه بندی، توری منظم، کار مشبک، شبکه کاری، تور، توری، دام، عمده، تار عنکبوت، سوراخ، بافته، سوراخ تور پشه بند، چشمه، پیچیدگی، چیزهای درهم پیچیده، توری دوزی، تور سازی، پنجره مشبک، پنجره کوچک بلیط فروشها، ساینده، پنجره، چارچوب اهنی، گوشت ریز، رنده، میله های اهنی، بخاری پنجرهای، بخاری تو دیواری، قفس اهنی، نگاری، بافت همبند و مشبک، شیردان جانور نشخوار کننده، ساختمان شبکهای، بافت نگاهدارنده اعصاب، توری بافی، کارهای مشبک، داربست، چفت، چفته، داربست بستن، شبکه شطرنجی و امثال آن، داربستبندی، چیز شبکه مانند، شبکه داربست، صفحه اسطرلاب، چفته مو | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شبکه ۴" بهعنوان یک اصطلاح خاص و نام یک شبکه تلویزیونی استفاده میشود. برای نوشتن صحیح و رعایت قواعد نگارشی در مورد این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
اگر سؤالات بیشتری در این زمینه دارید یا به کمک بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید! | ||
واژه | شبکه ۴ | ||
معادل ابجد | 327 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی شبکه ۴ | ||
پخش صوت |
کسی که حرفهای فلسفی و بزرگ می زند... کلمه "شبکه ۴" بهعنوان یک اصطلاح خاص و نام یک شبکه تلویزیونی استفاده میشود. برای نوشتن صحیح و رعایت قواعد نگارشی در مورد این کلمه، به نکات زیر توجه کنید: حروف بزرگ: در ابتدایی این نام، حرف "شبکه" با حرف کوچک نوشته میشود و عدد "۴" بهصورت عددی و بدون هیچ فاصلهای بعد از آن میآید. بنابراین، "شبکه ۴" به همین صورت صحیح است. فاصله: پس از "شبکه" و قبل از عدد "۴" هیچ فاصلهای وجود ندارد. نقلقول: در صورتی که "شبکه ۴" در داخل یک متن نقلقول میشود، میتوانید از علامتهای نقلقول استفاده کنید: «شبکه ۴». نوشتن نام انگلیسی: اگر نام "شبکه ۴" به زبان انگلیسی یا در متنی به زبان خارجی نوشته شود، ممکن است از ترجمه یا معادل انگلیسی آن استفاده کنید. اگر سؤالات بیشتری در این زمینه دارید یا به کمک بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!
network, lattice, net, mesh, plexus, netting, grille, grating, grate, reticulum, meshwork, trellis, reticule, trelliswork, rete, treillage
شبكة، شبكة طرق، شركة إذاعة و تلفزيون، شبكة محطة اذاعة، شبكة الاتصال
شبکه ارتباطی، شبکه توری، شبکه بندی، توری منظم، کار مشبک، شبکه کاری، تور، توری، دام، عمده، تار عنکبوت، سوراخ، بافته، سوراخ تور پشه بند، چشمه، پیچیدگی، چیزهای درهم پیچیده، توری دوزی، تور سازی، پنجره مشبک، پنجره کوچک بلیط فروشها، ساینده، پنجره، چارچوب اهنی، گوشت ریز، رنده، میله های اهنی، بخاری پنجرهای، بخاری تو دیواری، قفس اهنی، نگاری، بافت همبند و مشبک، شیردان جانور نشخوار کننده، ساختمان شبکهای، بافت نگاهدارنده اعصاب، توری بافی، کارهای مشبک، داربست، چفت، چفته، داربست بستن، شبکه شطرنجی و امثال آن، داربستبندی، چیز شبکه مانند، شبکه داربست، صفحه اسطرلاب، چفته مو