license
98
1667
100
معنی کلمه صندوق معنی واژه صندوق
معنی:
واژه صندوق 2 معنی متفاوت داره 1- چتری 2 - کسی که تو جیباش پوله خورد زیادهمترادف جعبه، محفظهانگلیسی fund, chest, box, trunk, coffer, bin, case, hutch, Cash register, Cash desk, cash deskعربی صندوق، رأسمال، موارد مالية، صندوق منظمة، إعتماد مالي، جمع، رصد مبلغا، دخر، تمويلترکی vezneفرانسوی caisseآلمانی kasseاسپانیایی recepción de efectivoایتالیایی cassaمرتبط سرمایه، وجوه، تنخواه، پشتوانه، ذخیره وجوه احتیاطی، قفسه سینه، سینه، خزانه، تابوت، بوکس، قوطی، لژ، تنه، صندوق عقب، بدنه، شاه سیم، خرطوم فیل، خزانه وجوه، لاوک، صندوقچه، انبارک، گردران، جازغالی، مورد، پرونده، حالت، قضیه، قفس، کلبه، خانه کوچک
مترادف:
جعبه، محفظه
ترکیب:
(اسم) [عربی: صُندوق، معرب، مٲخوذ از فارسی]
مختصات:
(صَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
sandoq
منبع:
واژگان عامیانه
معادل ابجد:
250
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
fund | chest , box , trunk , coffer , bin , case , hutch , Cash register , Cash desk , cash desk
اسپانیایی
recepción de efectivo
عربی
صندوق | رأسمال , موارد مالية , صندوق منظمة , إعتماد مالي , جمع , رصد مبلغا , دخر , تمويل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «صندوق» یکی از واژگان رایج در زبان فارسی است و قواعد نگارشی و تلفظ خاصی دارد. در زیر به نکاتی درباره این کلمه اشاره میشود:
تلفظ : کلمه «صندوق» به صورت «ṣanduq» تلفظ میشود. حرف «ص» در آغاز، به صورت ساکن تلفظ میشود و پس از آن، حرف «ن» و بعد «د» و در نهایت «ق» قرار دارد.
نقطهگذاری : اگر کلمه در وسط یا پایان جمله بیاید، باید با رعایت قواعد نقطهگذاری مناسب، از جمله فاصله و علامتهای نگارشی استفاده شود. به عنوان مثال:
«من پول را در صندوق گذاشتم.»
«آیا صندوق در حال حاضر پر است؟»
جمع : برای جمع بستن «صندوق» به صورت «صنادیق» یا «صندوقها» استفاده میشود. هر دو شکل درست است، اما «صندوقها» رایجتر است.
کاربرد : واژه «صندوق» میتواند در معانی مختلف به کار برود، مانند:
صندوق رای: مکان یا وسیلهای برای جمعآوری رایها.
صندوق امانات: محلی برای نگهداری اشیای قیمتی.
فعلهای متناسب : برخی از افعال متناسب با «صندوق» عبارتند از: گذاشتن، برداشتن، باز کردن و غیره. به عنوان مثال: «صندوق را باز کردم».
نامگذاری : در برخی موارد، «صندوق» به عنوان بخشی از نام دیگر اشیاء یا مفاهیم به کار میرود، مانند «صندوق پستی».
با رعایت این نکات، میتوان استفاده مؤثر و درستی از کلمه «صندوق» در نوشتار فارسی داشت.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من تمام مدارک مهم خود را در صندوق حیاط گذاشتهام تا از آسیب دیدن آنها جلوگیری شود.
بچهها با هیجان در صندوق بزرگ اسباببازیهای خود جستجو میکنند تا یک بازی جدید پیدا کنند.
در انتخابات اخیر، مردم به صندوق رأی رفتند تا صدای خود را به گوش مسئولین برسانند.
واژگان عامیانه مثال واسه 1 - علی کجا میرین : بتوچه بازم میخوا صندوق شی مثال واسه 2 - علی : این چیه صدا میخوره ممد : باز حسن باخودش صندوق اورده واژگان مرتبط: سرمایه، وجوه، تنخواه، پشتوانه، ذخیره وجوه احتیاطی، قفسه سینه، سینه، خزانه، تابوت، بوکس، قوطی، لژ، تنه، صندوق عقب، بدنه، شاه سیم، خرطوم فیل، خزانه وجوه، لاوک، صندوقچه، انبارک، گردران، جازغالی، مورد، پرونده، حالت، قضیه، قفس، کلبه، خانه کوچک