کول
licenseمعنی کلمه کول
معنی واژه کول
[kul]
piggyback
|
کول
مترادف:
1- دوش، شانه، كتف
2- پلاس، گليم
3- آبگير، استخر، تالاب، تالاب، كولاب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(بن مضارعِ کولیدن) [قدیمی]
مختصات:
(اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
kul
منبع:
واژگان عامیانه
معادل ابجد:
56
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
piggyback | pick-a-back
ترکی
sırtıma
فرانسوی
ferroutage
آلمانی
huckepack
اسپانیایی
a cuestas
ایتالیایی
sulle spalle
عربی
على الظهر | على الكتفين , حمل على الكتفين , حمل على الظهر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «کول» در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است و در زمینههای متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرد. برای رعایت قواعد نوشتاری و نگارشی در استفاده از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
-
معانی مختلف:
- «کول» به معنای یخ و سرما (بهعنوان مثال: کولر)؛
- «کول» به معنای بغل کردن یا به دوش انداختن چیزی (مانند: کول کردن بار).
-
جایگاه در جمله:
- باید توجه داشته باشید که «کول» میتواند بهعنوان اسم، فعل، یا صفت در جمله مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً: «او بار را کول کرد» یا «کول کردن بار سخت است».
-
نوشتار صحیح:
- کلمه «کول» باید با حروف فارسی بهطور صحیح نوشته شود و از اشتباهات نگارشی مانند نوشتن آن با حروف لاتین پرهیز شود.
-
توجه به قواعد زبان فارسی:
- هنگام استفاده از «کول»، باید به قواعد صرف و نحو زبان فارسی توجه داشته باشید. بهعنوان مثال، در جملاتی که «کول» بهعنوان فعل بهکار میرود، باید به زمان فعل دقت کنید.
- استفاده از کلمات همخانواده:
- ممکن است بخواهید از کلمات همخانواده یا مترادفهای «کول» استفاده کنید، مانند «کوله» یا «کول کردن» که در این صورت باید توجه داشته باشید که هر کدام معانی و کاربردهای خاص خود را دارند.
با رعایت این نکات، میتوانید به شکل صحیح و موثری از کلمه «کول» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- هوای کول در تابستان بسیار مطبوع و دلپذیر است.
- او همیشه یک کول آب برای خود در خیابان میبرد تا تشنه نشود.
- در سفر به کوهستان، کول هوای تازه و دلنشینی داشت که روح انسان را تازه میکند.