گاو میش
licenseمعنی کلمه گاو میش
معنی واژه گاو میش
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | bufflehead, buffalo | ||
| عربی | bufflehead | ||
| مرتبط | گاومیش، ادم احمق، کله خر | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، «گاو میش» به طور معمول به عنوان یک اصطلاح جمع به کار می‌رود که به دو نوع حیوان اشاره دارد: گاو (نر) و میش (ماده گوسفند). در اینجا نکاتی درباره قواعد نگارشی و نوشتاری این عبارت آورده شده است:
به طور کلی، اهمیت به قواعد نگارشی و تطابق با لهجه‌های مختلف می‌تواند به وضوح متن شما کمک کند. | ||
| واژه | گاو میش | ||
| معادل ابجد | 377 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| منبع | واژگان عامیانه | ||
| نمایش تصویر | معنی گاو میش | ||
| پخش صوت | |||
کنایه از ادم بی شعور و نفهم در که جماعتی بر خورده است و هر کاری که میخواهد میکند در زبان فارسی، «گاو میش» به طور معمول به عنوان یک اصطلاح جمع به کار می‌رود که به دو نوع حیوان اشاره دارد: گاو (نر) و میش (ماده گوسفند). در اینجا نکاتی درباره قواعد نگارشی و نوشتاری این عبارت آورده شده است: فاصله‌گذاری: درست است که «گاو» و «میش» دو کلمه جداگانه هستند، اما به دلیل اینکه به یک مفهوم اشاره دارند، می‌توان آنها را به صورت «گاو میش» نوشت. در برخی متون ممکن است به اشتباه به صورت «گاو میش» یا «گاومیش» نوشته شود که نادرست است. ربط کلمات: در مواردی که لازم باشد تا تأکید شود این دو حیوان به هم وابسته‌اند، می‌توان از مفهوم جمعی آن استفاده کرد یا به کاربرد اصطلاحات خاص در متن اشاره کرد. مثال در جمله: "در گذشته، کشاورزان به پرورش گاو میش برای تولید شیر و دیگر محصولات دامی می‌پرداختند." به طور کلی، اهمیت به قواعد نگارشی و تطابق با لهجه‌های مختلف می‌تواند به وضوح متن شما کمک کند.
bufflehead, buffalo
bufflehead
گاومیش، ادم احمق، کله خر
