جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mālidan

مالیدن

معنی: جهت ناامید کردن افراد این اصطلاح به کار برده می شود
2162 | 0
مترادف: 1- اندودن 2- ماساژدادن، مالش دادن، مشت ومال دادن 3- مس كردن، لمس كردن، بسودن 4- آغشتن، آغشته كردن 5- تنبيه كردن، گوشمال دادن 6- لغوشدن، از بين رفتن، ول شدن 7- تصادف سطحي كردن 8- سودن، نرم كردن، ساييدن 9- لگدمال كردن، له كرد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [پهلوی: mālitan]
مختصات: (دَ)
آواشناسی:
منبع: واژگان عامیانه
معادل ابجد: 135
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
فرك | احتكاك , عدم إستواء , سخرية , تمسيد , أزال , حك , دعك , مسح , احتك , أسخط , جلا , مسح الدموع , نظف , انمحى , واصل سيره بصعوبة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مالیدن" در زبان فارسی به معنای حرکت دادن یک شیء بر روی سطحی دیگر و ایجاد تماس فیزیکی است. این کلمه به عنوان فعل در جملات مختلف استفاده می‌شود و قواعد خاصی دارد.

قواعد نگارشی و نحوی برای "مالیدن":

  1. مشتقات و زمان‌ها:

    • فعل حال: مالیدن
    • فعل گذشته: مالید
    • فعل آینده: خواهد مالید
    • اسم مفعول: مالیده
  2. ترکیب با حروف اضافه:

    • می‌توان به همراه حروف اضافه مختلف استفاده شود. به عنوان مثال:
      • "دست خود را به دیوار مالید."
      • "کرم را بر روی پوست مالید."
  3. فعل فاعلی و مفعولی:

    • "او دستش را مالید." (فاعل: او، مفعول: دستش)
    • "کرم را به پوست مالید." (فاعل: نامشخص، مفعول: کرم، بر روی: پوست)
  4. نکات نگارشی:

    • کلمه "مالیدن" و مشتقات آن باید با رعایت قواعد صرف و نحو در جمله به کار روند.
    • توجه به مواردی نظیر هم‌نشینی و ترتیب کلمات در جملات بسیار مهم است.
  5. فعل ترکیبی:
    • می‌توان این فعل را با دیگر کلمات ترکیب کرد:
      • "مالیدن رنگ" (به معنی درست کردن رنگ و استفاده از آن)
      • "مالیدن روغن" (به معنی استفاده از روغن برای نرم کردن یا لغزندگی)

مثال‌های کاربردی:

  • "او دست خود را به آرامی به سرش مالید."
  • "این کرم را روی صورت خود مالید تا پوستش نرم شود."

به این ترتیب، "مالیدن" می‌تواند در ترکیب‌های مختلف و در زمان‌های گوناگون به کار رود و جملات مختلفی را شکل دهد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او با احتیاط رنگ را بر روی دیوار مالید تا طرح زیبایی ایجاد کند.
  2. وقتی سردم می‌شد، از کرم مرطوب‌کننده برای مالیدن به دست‌هایم استفاده کردم.
  3. معلم پیشنهاد کرد که برای بهتر یاد گرفتن خط تحریری، مداد را به آرامی بر روی کاغذ مالیده و تمرین کنیم.
مالیدی با این تزت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری