موس موس كردن
licenseمعنی کلمه موس موس كردن
معنی واژه موس موس كردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | mouse mouse | ||
عربی | الماوس الماوس | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "موس" به معنای دستگاه ورودی کامپیوتر (ماوس) است و "موس کردن" به معنای استفاده از موس برای حرکت دادن نشانگر روی صفحه نمایش یا انتخاب اشیاء و متنها است. در نگارش فارسی و استفاده از این کلمه، چند نکته را باید مد نظر قرار داد:
در نهایت، در نگارشهای رسمی و عمومی توصیه میشود تا حد امکان از شیوههای استاندارد زبان فارسی تبعیت کنید و سعی کنید که ارتباط خود را با مخاطب به بهترین شکل برقرار کنید. | ||
واژه | موس موس كردن | ||
معادل ابجد | 466 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی موس موس كردن | ||
پخش صوت |
در مورد انسان: کلمه "موس" به معنای دستگاه ورودی کامپیوتر (ماوس) است و "موس کردن" به معنای استفاده از موس برای حرکت دادن نشانگر روی صفحه نمایش یا انتخاب اشیاء و متنها است. در نگارش فارسی و استفاده از این کلمه، چند نکته را باید مد نظر قرار داد: نوشتار صحیح: "موس" به معنای ماوس در زبان انگلیسی "mouse" است. در زبان فارسی این کلمه غالباً به صورت "ماوس" هم نوشته میشود. بنابراین میتوانید از هر دو شکل استفاده کنید، اما "ماوس" شکل رایجتری است. صرف و نحو: فعل "موس کردن" به معنای استفاده از موس است. در جملات مختلف، باید دقت کرد که فعل با فاعل و مفعول به درستی همخوانی داشته باشد. مثلاً: نکات نگارشی: در متنهای رسمی، بهتر است از واژههای فارسی استفاده کنید. در مواقعی که واژههای خارجی لازم هستند، مثل "ماوس"، بهتر است که با تعاریف و توضیحات کافی معرفی شوند. در نهایت، در نگارشهای رسمی و عمومی توصیه میشود تا حد امکان از شیوههای استاندارد زبان فارسی تبعیت کنید و سعی کنید که ارتباط خود را با مخاطب به بهترین شکل برقرار کنید.
پیگیری یك خواسته به زشت ترین و مشمئز كننده ترین شكل آن
مصرانه و مسلسل وار تملق كسی را گفتن برای اجابت خواستهای
{رفتاری است از سگ كه هنگام درخواست غذا، پشت سر كسی افتاده و كفشهای وی را بو میكند}
mouse mouse
الماوس الماوس