جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nābinā
blind  |

نابینا

معنی: کور، کسی که چشماش توانایی دیدن رو نداره.
666 | 0
مترادف: اعمي، بي چشم، روشندل، ضرير، كور
متضاد: بينا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) ‹نابین›
مختصات: (ص .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: nAbinA
منبع: واژگان عامیانه
معادل ابجد: 114
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
blind | sightless , purblind
ترکی
kör
فرانسوی
aveugle
آلمانی
blind
اسپانیایی
ciego
ایتالیایی
cieco
عربی
أعمى | متهور , ستارة , ضرير , مكفوف , حجاب , ظلامي , مصمت لا نافذة له , عمى , خدع , قاد السيارة بتهور , بهر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

در زبان فارسی، کلمه "نابینا" به معنای فردی است که قادر به دیدن نیست. در نوشتار و استفاده از این کلمه، چند نکته و قاعده وجود دارد که می‌تواند به درک بهتر و استفاده صحیح‌تر از آن کمک کند:

  1. هجی‌نویسی: کلمه "نابینا" به صورت "نابینا" نوشته می‌شود و شامل دو بخش "نا" به عنوان پیشوند منفی و "بینا" به معنای بینا (قادر به دیدن) است.

  2. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان صفت و در توصیف افراد استفاده می‌شود. به عنوان مثال: "او یک فرد نابیناست."

  3. سازگاری با دیگر کلمات: این کلمه می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود. مانند: "کتاب‌های صوتی برای نابینایان."

  4. احترام به مخاطب: در ارتباط با افرادی که مشکل بینایی دارند، استفاده از کلمه "نابینا" ممکن است برخی افراد را اذیت کند. بهتر است از عبارات محترمانه‌تری مانند "افراد دارای معلولیت بینایی" استفاده شود.

  5. نوشتار و ادبیات: در نوشته‌های ادبی و اشعار، این کلمه می‌تواند به صورت استعاری نیز کاربرد داشته باشد. به عنوان مثال، بیان مفهوم عدم دیدن در جنبه‌های دیگر زندگی.

با رعایت این نکات، می‌توانید به شیوه‌ای صحیح و محترمانه از کلمه "نابینا" استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او از کودکی نابینا بود، اما با اراده و تلاش فراوان توانست به موفقیت‌های زیادی دست یابد.
  2. در جامعه‌ای که افراد نابینا به راحتی در دسترس منابع آموزشی قرار دارند، توانایی‌های آن‌ها شکوفا می‌شود.
  3. احترام به حقوق نابینایان و فراهم کردن امکانات مناسب برایشان، جزء وظایف همه‌ی افراد جامعه است.
دیشب یکی از فامیلامون تصادف کرد دو تا چشماش رو از دست داد، بنده خدا نابینا شدش

واژگان مرتبط: کور، بی بصیرت، عاجز، تاریک، غیر خوانایی، نامریی، دیده نشده، دارای چشم تار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری