وِر زدن
license
98
1667
100
معنی کلمه وِر زدن
معنی واژه وِر زدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | gibber, prattle, wish | ||
عربی | بربر، تمتم، تلعثم، ثرثر، هذر | ||
مرتبط | ور زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن، دست و پا شکسته حرف زدن، حرف مفت زدن، پرگویی کردن | ||
واژه | وِر زدن | ||
معادل ابجد | 267 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی وِر زدن | ||
پخش صوت |
پرحرفی كردن و وراجی كردن (دهخدا)
gibber, prattle, wish
بربر، تمتم، تلعثم، ثرثر، هذر
ور زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن، دست و پا شکسته حرف زدن، حرف مفت زدن، پرگویی کردن