ایستگاه کردن
licenseمعنی کلمه ایستگاه کردن
معنی واژه ایستگاه کردن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | station | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ایستگاه کردن» به معنای توقف یا توقفی در یک مکان یا در یک فعالیت استفاده می‌شود. در مورد قواعد فارسی و نگارشی این کلمه، نکاتی وجود دارد:
در نهایت، این کلمه به عنوان یک اصطلاح عادی در زبان خود به کار می‌رود و به راحتی قابل استفاده است. | ||
| واژه | ایستگاه کردن | ||
| معادل ابجد | 771 | ||
| تعداد حروف | 11 | ||
| منبع | واژگان عامیانه | ||
| نمایش تصویر | معنی ایستگاه کردن | ||
| پخش صوت | |||
ینی یه نفرو اسکل کردن یا سر کار گذاشتن . کلمه «ایستگاه کردن» به معنای توقف یا توقفی در یک مکان یا در یک فعالیت استفاده می‌شود. در مورد قواعد فارسی و نگارشی این کلمه، نکاتی وجود دارد: نحوه نوشتن: این کلمه به صورت «ایستگاه کردن» نوشته می‌شود و «ایستگاه» به معنی محل توقف و «کردن» به عنوان فعل اضافه شده است. استفاده در جمله: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان فعل به کار می‌رود. مثلاً: «ماشین را در ایستگاه مترو ایستگاه کردم.» جمع‌سازی: در مواردی که بخواهیم به جمع ایستگاه‌ها اشاره کنیم، معمولاً از «ایستگاه‌ها» استفاده می شود و برای فعل «کردن» تغییر خاصی نمی‌کند. معادل‌های دیگر: اگرچه این اصطلاح عمومی و قابل فهم است، ممکن است معانی مشابهی نظیر «توقف کردن» یا «متوقف کردن» نیز وجود داشته باشد که بسته به متن و موقعیت می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. در نهایت، این کلمه به عنوان یک اصطلاح عادی در زبان خود به کار می‌رود و به راحتی قابل استفاده است.
در بعضی جاها به معنای خالی کردن جیب طرف هم می شود
station
