بیشعور
licenseمعنی کلمه بیشعور
معنی واژه بیشعور
بیشعور
مترادف:
ابله، احمق، بيادراك، بيخرد، بيفراست، خنگ، سفيه، كودن، نادان، نفهم
متضاد:
باشعور، فهيم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
واژگان عامیانه
معادل ابجد:
588
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
غبي | المغفل , مغفل , الرهان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بیشعور" در زبان فارسی به معنای فردی است که از درک و شعور مناسبی برخوردار نیست. این کلمه بهطور عامیانه و غیررسمی برای توصیف افرادی استفاده میشود که رفتارهای ناپسند یا ناهنجار دارند. در ادامه به برخی از قواعد زبان و نگارش مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
1. شکل نوشتاری:
- کلمه "بیشعور" به صورت پیوسته و بدون فاصله نوشته میشود.
2. استفاده در جملات:
- میتوان این کلمه را بهعنوان صفت به کار برد. به عنوان مثال: "او یک فرد بیشعور است."
- همچنین میتواند به صورت اسم نیز مورد استفاده قرار گیرد: "بیشعورها به رفتارهای ناپسندانه ادامه میدهند."
3. قانون همخوانی:
- برای رعایت همخوانی در جمله، میتوان این کلمه را با اضافات و قیدها ترکیب کرد: "او واقعاً بیشعور است."
4. اجتناب از استفاده در متن رسمی:
- به دلیل بار منفی و توهینآمیز بودن این کلمه، بهتر است در متون رسمی و اداری از آن پرهیز شود.
5. معادلهای جایگزین:
- در مواقعی که قصد دارید از زبانی مودبانهتر استفاده کنید، میتوانید از واژههای مشابه مانند "کمفهم" یا "نادان" استفاده کنید.
6. توصیف رفتار:
- در صورت استفاده از این کلمه برای توصیف رفتار، تلاش کنید تا منظور خود را با زبان دقیقتر و غیر توهینآمیز بیان کنید.
استفاده از کلمات توهینآمیز ممکن است به روابط اجتماعی آسیب بزند، بنابراین پیشنهاد میشود احتیاط کنید و در مواقع حساس با احتیاط بیشتری از این گونه کلمات استفاده شود.