افقی شدن
licenseمعنی کلمه افقی شدن
معنی واژه افقی شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | horizontal | ||
عربی | أفقي، مؤلف من أعضاء واحدة | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "افقی شدن" ترکیبی از دو جزء است: "افقی" و "شدن". برای استفاده صحیح از این کلمه در نوشتار فارسی، باید به چند نکته توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از "افقی شدن" به صورت صحيح و مؤثر در نوشتار فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | افقی شدن | ||
معادل ابجد | 545 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی افقی شدن | ||
پخش صوت |
همان لغت بستری بودن را معنی میدهد،اما در مواقعی برای نشان دادن اوج وخامت وضع یک بیمار که بسیار تندرست و سالم بنظر میرسید: کلمه "افقی شدن" ترکیبی از دو جزء است: "افقی" و "شدن". برای استفاده صحیح از این کلمه در نوشتار فارسی، باید به چند نکته توجه کرد: نوشته شدن کلمه: "افقی شدن" باید به همین صورت نوشته شود و به عنوان یک عبارت ترکیبی شناخته میشود. جایگاه در جمله: این ترکیب معمولاً به معنای تغییر وضعیت به حالت افقی استفاده میشود. بهعنوان مثال: استفاده در ساختارهای مختلف: این ترکیب میتواند در ساختارهای جملات مختلف به کار رود. مثلاً: قواعد نگارشی: در نگارش این ترکیب، مانند سایر کلمات، باید به قواعد نگارشی توجه کرد؛ مثلاً در جملات باید از نقطهگذاری، فاصلهگذاری و استفاده صحیح از حروف اضافه و conjunction ها توجه شود. با رعایت این نکات، میتوانید از "افقی شدن" به صورت صحيح و مؤثر در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
مش کمال با پای خودش رفت بیمارستان که بش میگن کشتارگاه! ،گفتنش باید بستریت کنیم،
آره... مث شاخ شمشاد رفت تو (منظور عمودی)،افقی آوردنش بیرون!!
و در مواردی برای خبر از آینده شخص در اثر اثابت ضربه:
ببین اگه زیادی برام گوزگوز کنی ،همچی میزنمت که افقی بشی!!
horizontal
أفقي، مؤلف من أعضاء واحدة