تنگه
licenseمعنی کلمه تنگه
معنی واژه تنگه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- باريكه، بغاز 2- باب، دربند 3- تنگ، دروا، دره | ||
انگلیسی | strait, canyon, bottleneck, gut, neck | ||
عربی | مضيق، ممر مائي، صارم، عسير، قاسي | ||
ترکی | geçit | ||
فرانسوی | les gorges | ||
آلمانی | die schlucht | ||
اسپانیایی | la garganta | ||
ایتالیایی | la gola | ||
مرتبط | تنگنا، دره عمیق و باریک، دره باریک و تنگ، تنگراه، راه خیلی باریک، دل و روده، روده، شکم، زه، شکنبه، گردن، گردنه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تنگه" در زبان فارسی به معنی یک گذرگاه باریک میان دو زمین بزرگ یا دو منطقه است. برای نوشتن این کلمه و استفاده از آن در جملات، نکات زیر را به یاد داشته باشید:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "تنگه" در متون فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | تنگه | ||
معادل ابجد | 475 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | ta(e)nge | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [قدیمی] | ||
مختصات | (تَ گِ) (اِمر.) | ||
آواشناسی | tange | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی تنگه | ||
پخش صوت |
تنگه. (زبان مازنی)، به کوچه تنگ، باریک و بنبست گفته میشود. کلمه "تنگه" در زبان فارسی به معنی یک گذرگاه باریک میان دو زمین بزرگ یا دو منطقه است. برای نوشتن این کلمه و استفاده از آن در جملات، نکات زیر را به یاد داشته باشید: املای صحیح: کلمه "تنگه" به همین شکل نوشته میشود و هیچکدام از حرکات یا حروف را نمیتوان تغییر داد. نقش کلمه: "تنگه" میتواند به عنوان اسم (اسم مکان) استفاده شود. به عنوان مثال: "تنگه هرمز" یا "تنگه راپیت". مفاهیم مرتبط: معمولاً این کلمه در زمینههای جغرافیایی و نظامی به کار میرود و به واژههایی مانند "گذرگاه"، "باریکه" و "مرز" مرتبط است. به کارگیری در جمله: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "تنگه" در متون فارسی استفاده کنید.
1- باريكه، بغاز
2- باب، دربند
3- تنگ، دروا، دره
strait, canyon, bottleneck, gut, neck
مضيق، ممر مائي، صارم، عسير، قاسي
geçit
les gorges
die schlucht
la garganta
la gola
تنگنا، دره عمیق و باریک، دره باریک و تنگ، تنگراه، راه خیلی باریک، دل و روده، روده، شکم، زه، شکنبه، گردن، گردنه