جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gather  |

جمع شدن

معنی: باهمیدن - فراهمیدن
832 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 467
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
gather | backlog , snuggle , retract , congregate , assemble , shrink , group , aggregate , gang up , twitch , beehive , drift , flock , herd , muster , nucleate , twitch grass , constringe , to gather
عربی
جمع | تجمع , حشد , أخذ , جنى , استقطب , استجمع , التأم , سال , نما , حسب , لم , طية , يجتمع

واژگان مرتبط: جمع کردن، گرد امدن، اجتماع کردن، گرد اوری کردن، بزرگ شدن، انبار شدن، در بستر غنودن، در بر گرفتن، عقب کشیدن، تو رفتن، سوار کردن، فراهم اوردن، همگذاردن، انباشتن، گرد اوردن، کوچک شدن، منقبض شدن، خرد شدن، شانه خالی کردن از، منقبض کردن، گروه بندی کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن، متراکم ساختن، توده کردن، گرد هم امدن، ناگهان کشیدن، بهم کشیدن، گره زدن، فشردن، پیچاندن، دسته شدن، بی اراده کار کردن، بی مقصد رفتن، دستخوش پیشامد بودن، ازدحام کردن، بصورت گله ورمه در امدن، متحد کردن، جمع اوری کردن، فرا خواندن، بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، چروک شدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری