جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hakim
sage  |

حکیم

معنی: 1ـ کسی که همه‌ی کارها و رفتارهایش درست، بجا و از نتیجه‌ی آنها به خوبی آگاه است؛ از گذشته، حال و آینده‌ی همه چیز آگاهی دارد و دانش فهم مسائل را به دیگران می‌آموزد. (این تعریف تنها از آن خداوند است)‌ 2ـ کسی‌ که ‌هنر یک‌ زندگی‌ عالی‌ را دارد و می‌تواند الگو باشد. 3ـ کسی‌ که‌ درست‌ قضاوت‌ می‌کند و یا تشخیص‌می‌دهد. 4 ـ کسی‌ که‌ خداوند دانش‌ فهم‌ مسائل‌ را به‌ او داده‌ است‌. 5‌ـ حکمت‌آموز. کسی یا چیزی که دانش فهم مسائل را به دیگران می‌آموزد.
... ادامه
830 | 0
مترادف: 1-اسم 2- عارف، فيلسوف 3- دانشپژوه، دانشمند، دانشور، عالم، فاضل، فرجاد 4- پزشك، حكيمباشي، طبيب 5- عاقل، فرزانه، دانا
متضاد: جاهل، بيمار، مريض
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی، جمع: حُکَماء]
مختصات: (حَ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: hakim
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 78
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sage | medicine man , wise
ترکی
hakim
فرانسوی
hakim
آلمانی
hakim
اسپانیایی
hakim
ایتالیایی
hakim
عربی
حكيم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "حکیم" در زبان فارسی به معنای فردی با دانش و خرد بسیار است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و معنایی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار: کلمه حکیم به صورت صحیح باید با حروف فارسی نوشته شود: "حکیم".

  2. نقطه‌گذاری: اگر کلمه "حکیم" در وسط جمله باشد، باید با رعایت قواعد نقطه‌گذاری مناسب و همچنین با رعایت قواعد نوشتاری دیگر جمله در ارتباط باشد.

  3. نقش کلمه: "حکیم" می‌تواند به عنوان اسم و یا به عنوان وصف در جملات مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً:

    • او یک حکیم بود.
    • حکیم باید دانا و با تجربه باشد.
  4. جمع‌سازی: جمع "حکیم" معمولاً به "حکما" تبدیل می‌شود. به عنوان مثال:

    • حکما در دوران‌های مختلف تاریخ تأثیرگذار بوده‌اند.
  5. پسوندها و پیشوندها: می‌توان از "حکیم" با افزودن پسوندهایی استفاده کرد. مثلاً:

    • "حکیم‌بودن" به معنای داشتن ویژگی‌های یک حکیم است.
  6. هم‌خوانی و قافیه: در شعر و نثرهای ادبی، کلمه "حکیم" می‌تواند در قافیه و هم‌خوانی با کلمات دیگر مورد استفاده قرار گیرد.

  7. معانی و کاربردها: استفاده از کلمه "حکیم" در متون ادبی، فلسفی و طبی ممکن است معانی و کاربردهای متعدد و متفاوتی داشته باشد.

با رعایت این نکات، می‌توان به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "حکیم" در نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حکیم" در جمله آمده است:

  1. حکیم بزرگ شهر به حل اختلافات مردم کمک می‌کرد.
  2. همه به حکیم احترام می‌گذاشتند چون او دانا و فرزانه بود.
  3. در کتاب‌های قدیمی، حکایات حکیمان و آموزه‌های آن‌ها نقل شده است.
  4. او به عنوان یک حکیم شناخته می‌شود که همیشه نصایح ارزشمندی می‌دهد.
  5. حکیم برای درمان بیمارانی که به او مراجعه می‌کردند، روش‌های طبیعی و سنتی را پیشنهاد می‌داد.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: مریم گلی، سلوی، جادو گر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری