ختنه زنان
licenseمعنی کلمه ختنه زنان
معنی واژه ختنه زنان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | ختان المرأة | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، نگارش و قواعد مربوط به کلمات و عبارات به نکات زیر توجه دارند:
در کل، نگارش "ختنه زنان" از نظر قواعد زبانی و نگارشی صحیح است، اما باید در نحوه و زمینه استفاده از آن دقت کافی صورت گیرد. | ||
واژه | ختنه زنان | ||
معادل ابجد | 1163 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی ختنه زنان | ||
پخش صوت |
برش در مادگی زنان (به انگلیسی: Female Genital Cutting) یا ختنه زنان (به عربی: ختان الإناث) یا ناقصسازی جنسی زنان یا مثله کردن جنسی زنان (به انگلیسی: Female Genital Mutilation) بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: مثله کردن آلت تناسلی زنان از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و/یا غلفهاست (کلیتوریدکتومی)، نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک مادگی با/بدون بریدن لبهای بزرگ مادگی، نوع سوم شامل تنگ کردن مجرای ماددگی با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک آن و/یا لبهای بزرگ آن، با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی مادگی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره میباشد.
این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه میکنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده میشود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست. سازمان ملل متحد برنامهای برای کاهش قابل ملاحظه میزان انجام این عمل تا سال ۲۰۱۵ دارد و اقداماتی برای برچیدن این رسم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد کردهاست.
گمان میرود که ظهور آداب مربوط به بریدن مادگی زنان برای اولین بار در مصر باستان در دره رود نیل اتفاق افتاده باشد، و از آنجا به نواحی اطراف مانند حوزه رود نیل، شمال شرقی و غرب آفریقا گسترش یافته باشد. یک نظریه میگوید: این رسم هدفش جلوگیری اختلالات جنسی نبوده است؛ بلکه نوعی مناسک گذار به حساب میآمده که ریشه آن در افسانههای مصریان باستان و دیگر مردمان آفریقا یافت میشود. بریدن مادگی زنان به صورت سنتی در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام میشود که بیشتر آنها آفریقایی هستند. این عمل بر روی بسیاری از زنان مهاجر آفریقایتبار ساکن در اروپا و آمریکای شمالی، انجام شده است. در میان کشورهای فارسی زبان، در جنوب و غرب ایران این رسم وجود دارد. به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون بوده و هر ساله سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر هستند. در طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ میزان زنان ختنه شده به صورت تدریجی رو به کاهش بودهاست. این عمل را به دلیل باورهای سنتی جنسی، اجتماعی، باورهای غیر علمی طبی و زیباییشناختی، و مذهبی انجام میدهند.
در کشورهایی که انجام این عمل مرسوم است، امکان دارد بصورت خیلی پراکنده و غیرمنظم مرسوم باشد و یا تقریباً توسط همه مردمان آن کشور انجام شود. رابطه مشخصی بین انجام این رسم و مذهب خاصی نیز وجود ندارد: به عنوان مثال در ناحیهای در جنوب نیجریه پنج گروه نژادی برش مادگی زن را انجام میدهند ولی یکی از آنها مسلمان است، دو تا از آنها عمدتاً مسیحی هستند، و دوتای دیگر مذهب سنتیشان را دارند. پیرامون موضعگیری اسلام در قبال ناقصسازی جنسی زنان سخن بسیار رفتهاست. قرآن در مورد ختنه زنان صحبتی نمیکند، اما احادیث متناقضی در رد و حرمت آن روایت شده است. در میان امامان اهل سنت احمد حنبل آن را مکرومه (عمل نجیب) میدانست؛ شافعیان ختنه زنان را در حد بریدن پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد واجب میدانند. در میان شیعیان بهجز یک استثنا (فرقه مستعلوی) شیوع نمیدارد. موضعگیری مراجع شیعه متفاوت است. عدهای آن را مستحب میدانند و برخی دیگر سنتی جاهلیاش میدانند که در صورت آسیبرسانی جسمی حرام است. ختنه زنان در میان یهودیان اتیوپی(فلاشاها) نیز دیده میشود هر چند که بین یهودیان در دوران باستان مرسوم نبوده و نامی از آن در عهد عتیق یا عهد جدید نیامدهاست.
۱ ـ نامگذاری
۲ ـ منشأ و رواج تاریخی
۳ ـ انواع برش در مادگی زنان
۴ ـ خطرات پزشکی و روانی
۴.۱ پیامدهای بهداشتی-روانی
۴.۲ پیامدهای جنسی
۴.۳ راههای درمانی
۵ ابعاد حقوقی و بینالمللی
۶ باورهای محلی در مورد ناقصسازی زنان
۷ نظریات علوم اجتماعی
۷.۱ سرکوب زنان
۷.۲ ورود به حلقه زنان بالغ
۸ مبارزه با برش در مادگی زنان
۸.۱ مشکلات
۸.۲ برنامهها
۹ ابعاد دینی و فرهنگی
۹.۱ یهودیت
۹.۲ مسیحیت
۹.۳ اسلام
۱۰ پراکندگی در کشورها و قوانین مرتبط
۱۰.۱ آفریقا
۱۰.۲ آسیا و اقیانوسیه
۱۰.۳ دیگر کشورها
۱۱ در ادبیات و فیلم
ختنه زنان و نامهای سنتی
یافتن نام مناسب برای اشاره به برش دستگاه تناسلی زنان برش موضوعی جدال برانگیز بودهاست. به صورت سنتی از کلمه «ختنه زنان» استفاده میشدهاست. این کلمه در متون فقهی اسلامی و همچنین در متون مردمشناسان مرسوم است. این رسم در بندر کنگ «تیغ سنت و فرهنگ» خوانده میشود. اهالی مالزی آن را گوساران[پانویس (به معنی «حقیقت سوهان زدن دندانها» میخوانند) زیرا در غروب قبل از سوهانی خیالی به دندانها زده میشود. در جاوه آن را «سنت» میخوانند. اهالی موأب آن را «سرّ» میخوانند زیرا عموماً این کار به صورت مخفیانه انجام میشود و مردان از آن آگاه نمیشوند. همچنین ختنه زنان و مردان گاهی اوقات «طهر» نیز خوانده میشود. در متون اسلامی و عربی، «خفض» یا «خفاض» به صورت خاص در اشاره به ختنه زنان استفاده میشود در حالی که الفاظ «ختن» یا «ختان» برای هم مرد و هم زن استفاده میشود. در اینجا خفض در لغویاش به معنی «کاستن» به کار رفتهاست.
مثله کردن جنسی زنان
از اواخر دهه هفتاد میلادی لغت Female Genital Mutilation (FGM)(معنی لغوی: «مثله کردن مادگی زنان») مورد استقبال قرار گرفت؛ و در سال ۱۹۹۰، این واژه در سومین کنفرانس کمیته بینآفریقایی در مورد مناسک سنتی که بر سلامت زنان و کودکان تاثیر دارد (IAC) در آدیس آبابا، اتیوپی، پذیرفته شد. یک سال بعد، سازمان بهداشت جهانی(سازمان تخصصی زیر مجموعه سازمان ملل) به سازمان ملل توصیه نمود تا این واژه را بکار گرفته شود. بهدنبال این توصیه، این واژه بطور گسترده در اسناد سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفت.
برگزیدن این نام جدید به دلایلی چند بود. از آنجا که ضررهای این عمل امروزه شناخته شدهاست استفاده از این لفظ بار معنایی سنگینی مبنی بر مضر بودن و خطرناک بودن آن داشته، ناقض حقوق زنان و غیر انسانی بودن آن نشان داده میشود. امید میرفت که که پذیرش این نام، رایزنیهای بینالمللی جهت مبارزه با این رسم را تسهیل نماید. علاوه بر این به دلیل اینکه شباهتی بین این عمل و ختنهٔ مردان وجود ندارد، استفاده از لفظ ختنه هنگام نقد ختنه زنان ممکن است باعث توهین به یهودیان و مسلمانانی که ختنه مردان را انجام میدهند بشود، برش در مادگی زنان تفاوتهای بنیادین با ختنه دارد. ختنه زنان بر خلاف ختنه مردان پس از زمان عمل باعث ایجاد ناراحتی میشود و پاسخ جنسی شخص را کاهش میدهد. همچنین بر خلاف ختنه مردان بخشی از قصد انجامش مهار جنسی شخص ختنه شده میباشد.
استفاده از لفظ «مثله کردن زنان» منتقدینی داشته است. منتقدین استدلال میکنند این کلمه واژهای تحقیرآمیز و ارزشی بوده زیرا قصد آزار دادن و مثله کردن را به کل افراد یک جامعه نسبت میدهد(در حالی که چنین چیزی در اکثر موارد صحت ندارد) و ممکن است زنانی که تحت این عمل قرار گرفتهاند و خود را مثله شده نمییابند و خانوادهشان را مثلهگر نمیدانند، این توصیف را توهینی به خود و به خانوادهشان بپندارند. گروه فعالان زن آفریقایی برای تحقیق و توسعه ضمن اعلام مخالفت با برش در مادگی زنان، استفاده از کلمه «مثله کردن جنسی زنان» را به شدت محکوم کرده و استفاده از اینگونه کلمات تحقیرآمیز را مصداق نژادپرستی و روحیه تخاصمی غربیها دانستهاست.
رواج حال حاضر نامها
به گفتهٔ سازمان بهداشت جهانی شواهدی وجود داشت که لفظ مثله کردن زنان مقاومتهایی در سطح جوامع به وجود میآورد و مبارزه با این رسم را در سطح جوامع بومی مشکل مینماید. بنابراین با توجه به اهمیت و نیاز به استفاده از واژه «مثلهسازی» در سطح سیاستگذاری کلان و همچنین نیاز همزمان به استفاده از عبارتی با پیشقضاوتبرانگیزی کمتر در سطح جوامع بومی، لفظ «برش/مثله کردن جنسی زنان» توسط سازمانهای وابسته به سازمان ملل نظیر یونسکو به کار میرود. البته تمام سازمانهای وابسته به سازمان ملل موافقت کردهاند که به عنوان یک ابزار در رایزنیهای خود از «مثله کردن جنسی زنان» استفاده نمایند.
ناقص سازی جنسی زنان
برخی منابع فارسی زبان لفظ «ناقص سازی جنسی زنان» را برای این عمل به کار میبرند.
دغدغههای مردمشناختی
همچنین ببینید: برش در مادگی زنان از دیدگاه مردمشناسان
نامگذاری برش در مادگی زنان موضوع مجادله برانگیزی برای مردم شناسان بوده است. برخی از مردمشناسان با اصرار بر احترام به عقاید و سنن فرهنگها نامگذاری «مثله کردن جنسی زنان» را رد کرده و بجای آن عناوینی مانند «جراحی سنتی زنان» را پیشنهاد میکنند؛ پیشنهادی که توسط برخی محققین دیگر به دلیل غلط انداز بودنش مورد نقد قرار گرفتهاست.
منشأ و رواج تاریخی
قدیمیترین نقاشی یافتشده از ختنه مردان، متعلق به مصر باستان است. نقاشی فوق مربوط به ۲۰۰۰ تا ۲۳۵۰ سال پیش از میلاد مسیح میباشد.
خاستگاه جغرافیایی رسم قطع آلت تناسلی را، درهٔ رود نیل در مصر باستان میدانند. گمان بر این است که این رسمها بعدها به نواحی اطراف چون حوزه رود نیل، و شمال شرق و غرب آفریقا گسترش یافتهاست. قدیمیترین شاهد موجود مومیاییهایی هستند که به ۲۰۰ سال قبل از میلاد باز میگرداند و آثار قطع کلیتوریس در آنها پیداست. مورخ یونانی هرودوت وجود این رسم را در بین مصریان در سال پنجم پیش از میلاد گزارش کردهاست. هرودوت همچنین گزارشمیکند که رومیها، اتیوپیها، و فنیقیها نیز قطع دستگاه تناسلی زنان را انجام میدهند. جغرافیدانان یونانی استرابو آنرا در بین مصریان در حدود سال ۲۵ قبل از میلاد گزارش میکند. این رسم هدفش جلوگیری از بیقاعدگی جنسی نمیبود، بلکه نوعی مناسکگذر به حساب میآمدهاست که ریشه آن در افسانههای مربوط به مصر باستان و دیگر مردمان آفریقا بودهاست. این مردمان بر این اعتقاد بودند که ارواح خدایان و انسانها دوجنسی میباشند. این ارواح ویژگیهای دوجنسی خود را روی ارگانهای تناسلی تصویر میکنند. بدین گونه، زنانگی مرد در پوست روی اندام جنسی مرد، و روح مردانه زن در کلیتوریس او است. برش این بخشها عملاً بخش زنی مرد را میزداید و او را به یک مرد کامل تبدیل میکند؛ و بخش مردی زن را میزداید و او را به یک زن کامل تبدیل میکند. امروزه هنوز زنان مصری به زنانی که ختنه نشدهاند با دید تحقیر نگریسته و میگویند: «تو مثل یک مرد هستی».
انواع برش در مادگی زنان
در نوع اول و دوم و سوم، بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۷ در نوع اول مثله کردن دستگاه مادگی زنان، کلیتوریس برداشته میشود، در نوع دوم کلیتوریس به همراه لبهای کوچک مادگی بریده میشود، و در نوع سوم، پس از برش کلیتوریس و لبهای کوچک آن، لبهای بزرگ به هم نزدیک آورده شده و دوخته میشود. هر سه این انواع دارای عوارض پزشکی منفی بوده، ولی عوارض منفی نوع سوم بسیار شدیدتر از انواع دیگر میباشد.
جراحی زیبایی مادگی در جوامع غربی مورد استفاده است. در این تصویر چوچوله و لبههای فرج این زن پس از جراحی زیبایی بریده شده است.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۷ میلادی مثله کردن مادگی زنان را بر سه نوع تقسیمبندی کرده بود. گزارش جدیدتر سازمان ملل چهارگونهٔ این عمل را بر میشمارد:
نوع اول: برداشتن کلی یا جزئی کلیتوریس و/یا غلفه است (کلیتوریدکتومی)
نوع دوم: برداشتن کلی یا جزئی کلیتوریس و لبهای کوچک با/بدون بریدن لبهای بزرگ مادگی
نوع سوم: هرگونه تنگ کردن مجرای مادگی با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک و/یا لبهای بزرگ با یا بدون بریدن کلیتوریس
نوع چهارم: هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی مادگی زنان به مقصودی غیر پزشکی. مانند سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره.
در تقسیمبندی دیگر، برش در مادگی زنان دستکم بر سهگونه است:
ختنه سنت: که در آن اجازه میدهند مقدار کمی خون از روکش کلیتوریس خارج شود، یا اینکه بخشهایی از روکش کلیتوریس را برمیدارند. این گونه از برش دستگاه مادگی زنان نزدیکترین به ختنه مردان بوده هرچند انجام عمل ظرافت بیشتری را خواهان است و امکان اشتباه هنگام انجام عمل بیشتر است. این نوع برش در مادگی زنان، نوع غالب انجام آن نبوده و به نواحی جغرافیایی خاصی (عمدتاً مالزی) محدود میشود.
قطع کردن: قطع کردن بخشی از مادگی زنان که میتواند از قطع کلیتوریس تا قطع کلیتوریس به همراه لبهای کوچک آن، لبهای بزرگ مادگی را شامل شود.
ختنه فرعونی: در این نوع کلیتوریس به همراه لبهای کوچک مادگی، لبهای بزرگ مادگی قطع شده و سپس دوخته میشود به گونهای که فقط سورخ کوچکی برای خروج ادرار و خون مربوط به عادت ماهانه بماند. این نوع که از نظر پزشکی دارای بیشترین پیامد ناگوار میباشد در سومالی، اتیوپی، سودان و مصر بیشترین رواج را دارد. مردم محلی آن را ختنه فرعونی میخوانند زیرا بر اساس روایاتی در مصر باستان فراعنه آن را بر جمعیت یهودی ساکن مصر تحمیل میکردند.
خطرات پزشکی و روانی
در بیانیه مشترکی که سازمان بهداشت جهانی، یونیسف، یونسکو، حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای وابسته به سازمان ملل برعلیه ناقصسازی زنان منتشر نمودهاند صریحا عنوان شده که هیچ سود پزشکی برای ختنه زنان شناخته نشده و در عوض مشخص شده که این عمل برای دختران و زنان از بسیاری جهات مضر و خطرناک میباشد. تحقیقات نشان میدهد که مضرات ختنه زنان بیش از فواید پیشنهادی توسط طرفداران آن است.
به گفته سازمان بهداشت جهانی هر برش در اعضای بدن میتواند مخاطره انگیز باشد خصوصاً اگر تحت شرایط غیر بهداشتی انجام شود، اما اکثر خطرات شدید ذکر شده برای بریدن آلت تناسلی زنان مربوط به شدیدترین نوع (ختنه فرعونی) میباشد. سازمان یونیسف در مورد کسانی که به وجود ختنه نوع شدید و خفیف اعتقاد دارند بیان میکند: «ما به شدت نگران این موضوع هستیم که ختنه زنان در بسیاری موارد توسط کادر پزشکی و در درمانگاه انجام میشود. در برخی جوامع که ختنه زنان بسیار رایج است این تفکر وجود دارد که میتوان عمل ختنه زنان را به صورت خفیف و توسط کادر درمانی انجام داد. اما واقعیت این است که این عمل کلا مردود است و نوع شدید و خفیف ندارد.»
پیامدهای بهداشتی-روانی
ناقص سازی زنان پیامدهای منفی بر سلامت و روان زنان و دختران دارد. اولین مشکلات در زمان عمل رخ میدهد. تقریبا تمام دختران در هنگام عمل دردی جانکاه و خونریزی را تجربه میکنند. در بعضی انواع ناقصسازی پای دختران باید برای روزها و یا هفتهها به هم بسته شود که بسیار وضع ناراحت کنندهای را به دختران بوجود میآورد. عفونتهای بعد از عمل نیز محتمل است. هرچند تعداد این مورد تنها زمانی مستند میشود که بیمار جهت درمان به بیمارستان مراجعه کند. ناقص سازی پیامدهای ناگوار بلند مدت متعددی دارد. کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی، و استرسهای بعد از عمل اختلالهای ادراری، آسیب به ارگانهای مجاور، عوارض روانی جنسی از جمله این پیامدهای ناقصسازی است. همچنین بریدن دستگاه مادگی زنان میزان احتمال ابتلا به عفونتها را افزایش میدهد و سبب هپاتیت نوع ب، HIV و انتقال عفونتها از جمله انتقال ویروس میگردد. بروز عفونت لگنی در زنانی که ختنه شدهاند بیشتر بوده، و این ممکن است باروری آنها را تحت تأثیر قرار دهد. از نظر آماری، زنان عقیم در بین کسانی که قطع دستگاه مادگی نوع سوم انجام دادهاند بیشتر یافت میشود. کشور سومالی بیشترین تعداد برش دستگاه مادگی نوع سوم را دارد، ولی بیشترین نرخ مرگ نوزادان و مرگ مادر در جهان را نیز داراست. اگر چه عوامل دیگر نیز در این موضوع دخیل هستند، ولی میتوان بخشی از دلیل را به برش دستگاه مادگی نسبت داد.
گونه نمادین ختنه (که به عنوان مثال در میان زنان مسلمان کشورهای جنوب آسیا مرسوم است) باعث برداشتن کلیتوریس و یا تنزل در عملکرد دستگاه جنسی زنان نمیشود، و عموماً بصورت عمدهای ملایم تر از ختنه مردان انجام شده و متعاقباً شانس عفونت و یا ناقص سازی دستگاه جنسی در مقایسه با ختنه مردان در آن کمتر میباشد.
پیامدهای جنسی
یکی از مهمترین دلایل سنتی انجام ناقص سازی جنسی زنان، برای کنترل یا کم کردن میل جنسی زنان است.اما طبق تحقیق کومو توماس، عملی که قرار بوده بیقاعدگی در امور جنسی را بکاهد، عملاً سبب تشدید آن شدهاست چرا که موجب شده زنانی که رضایت جنسی کمتری از آمیزش جنسی یافتهاند بهدنبال مردانی بگردند که رضایت جنسی بیشتری به آنها بدهند. در نظرسنجیهایی که در مصر و سودان انجام گرفته زنان گزارش از آمیزش دردناک دادهاند ولی اعتقاد نداشتند که میزان شهوت آنها یا قابلیت آنها برای رسیدن به ارگاسم کاهش یافتهاست. برخی از منتقدان برش در مادگی زنان آن را تضمین باکرهگی نمیدانند: در تحقیقات انجام شده زنان سودانی گفتهاند که برخی از زنان برای مردانشان خودشان را مجدد ختنه کرده زیرا این کار باعث میشود که کانال مهبل تنگتر شده و باکرهگی شبیهسازی شود. بعلاوه زنان مطلقه و بیوهها نیز قبل از ازدواج مجدد این کار را انجام میدهند. بر پایه این مشاهدات، منتقدان اینگونه نتیجه گیری کرده که ختنه باعث تضمین باکرهگی نیست.
راههای درمانی
هرچند درمانی برای آسیب دیدگان نیست، اخیرا روشهای جراحی پلاستیک برای مقداری بازسازی آسیبدیدگیها و بازگرداندن حساسیت جنسی به کار میرود. از آنجا که فقط چند سانتیمتر از کلیتوریس بیرون از بدن و در معرض بریده شدن است، میتوان از بخش داخلی کلیتوریس استفاده کرد و تا حدی زنان ختنه شده را درمان نمود. هرچند که حساسیت جنسی این بخش درونی کلیتوریس به اندازه بخش خارجی نیست. خود این درمان در صورتی که به دست افراد ناوارد انجام شود میتواند خطرناک هم باشد.
ابعاد حقوقی و بینالمللی
مساله ختنه زنان در غرب زمانی توجه وسیعی را در بین افکار عمومی جلب نمود که تعدادی زنان از غرب آفریقا در آمریکا تحت عنوان آنکه اگر به کشور خود باز گردند در معرض این عمل جراحی قرار خواهند گرفت، تقاضای پناهندگی نمودند.
در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع غالباً آن را ناقض حقوق اصلی بشر توصیف میکنند. سازمان یونیسف ناقص سازی جنسی زنان را نقض حقوق بنیادی دختران، تبعیض و نقض حقوق دستیابی به فرصتهای برابر، سلامتی، رهایی از خشونت، جراحت، سوءاستفاده، شکنجه، بدرفتاری یا رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز، محافظت دربرابر سنتهای خطرناک، و حق تصمیمگیریهای مربوط به تولیدمثل دانستهاست که همگی این حقوق در حمایت قوانین بینالمللی هستند. در بیانیهای که سازمان بهداشت جهانی و چندین سازمان وابسته با سازمان ملل علیه ناقصسازی زنان در سال ۲۰۰۸ منتشر کردهاست، ناقصسازی زنان نقض حقوق بشر اعلامشدهاست. علاوه بر این، کنوانسیونها و عهدنامههای جهانی و منطقهای متعددی پشتیبان براندازی این رسم در سطح جهانیاند. از جمله این کنوانسیونها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی
کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
کنوانسیون حقوق کودک
کنوانسیون برای برچیدن هرگونه تبعیض بر ضد زنان (CEDAW)
از سال ۲۰۰۳ به ابتکار کمیته بین آفریقایی مناسک سنتی تاثیرگذار بر سلامت زنان و کودکان و با تصویب کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل روز ۶ فوریه هرسال به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست. به گفته مدیر بنیاد جمعیت سازمان ملل، تورایا احمد عبید، این بنیاد خواستار تعهد جدیتر دولتها برای سرمایهگذاری و اجرای برنامههایی جهت پیشگیری از این عمل است و تأیید میکند که بین ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون زن در سراسر جهان، ناقصسازی جنسی شدهاند و سه میلیون دختر هر ساله در معرض خطر آن قرار دارند.
باورهای محلی در مورد ناقصسازی زنان
دلایل انجام این عمل باورهای زیر است:
جنسی (برای کنترل یا کم کردن میل جنسی زنان)
اجتماعی (دلایلی مانند ورود دختران به مرحله زنانگی (مناسک گذار)، اتحاد اجتماعی و حفظ پیوستگی اجتماعی)
باورهای بهداشتی و زیباییشناختی (باور به اینکه آلت تناسلی زنانه کثیف یا زشت است. در کردستان عراق از دست زنی که ختنه نشده باشد غذا نمیخورند و آن غذا را پاک نمیدانند.)
سلامتی (باور به اینکه این عمل قدرت باروری زن را بالا میبرد یا موجب زنده ماندن نوزاد میشود)
باورهای مذهبی (باور به اینکه بریدن آلت جنسی زنان دستوری مذهبی است)
بر اساس مطالعه آماری که توسط کمیتهای وابسته به سازمان ملل در سال ۱۹۸۵ میلادی در آفریقا انجام پذیرفته، ۵۴ درصد افراد عرف رایج را دلیل اصلی برش در مادگی دانستهاند. دلایل بعدی انجام وظیفه مذهبی و کاستن شهوات زنانه گزارش شدهاست. این نتایج سازگار با مطالعات آماری است که دو سال قبل در سال ۱۹۸۳ در سودان انجام پذیرفته بود. از بین ۴۵۰۰ شرکت کننده، ۸۷٫۷ درصد از مردان و ۸۲٫۲ درصد از زنان این عمل را تأیید کرده بودند که دلایل اصلی آنها سنت و عرف موجود و مذهب بود. دلایل دیگری که این افراد در حمایت از ختنه زنان ذکر کردهاند عبارت است از: تمیزی، قابلیت ازدواج، اجتناب از بیقاعدگی در امور جنسی، تضمین باکرهگی، بهبود قابلیت تولید مثل، کاهش تلفات نوزادان و مادر، بالا بردن لذت جنسی شوهر.
نظریات علوم اجتماعی
سرکوب زنان
بخشی از دلایل افراد محلی برای انجام این رسم، اجتناب از بیقاعدگی در امور جنسی و تضمین باکرگی زن است. برخی از نظریات علمی، برش در دستگاه مادگی زنان را خاسته از سرکوب زنان توسط پدرسالاری میدانند. به عنوان مثال نوال سعداوی نظریه زیر را ارائه کردهاست: در جوامعی که اجداد را از طریق جنس مذکر دنبال میکنند روی پاکدامنی زن تأکید میشود زیرا مردان میخواهند مطمئن باشند که ارث و اموال مرد به فرزندان خودشان میرسد (و نه فرزندان دیگران). همانگونه که طبقه حاکم ارزشهای اخلاقیای را در جامعه ترویج میکند که کارگران ترک لذات کنند، در حالی که خودشان زیادهروی در لذات را برای خودشان ارزش میدانند، مردان طبقه حاکم بر زنان هستند که عدم لذتبردن جنسی را بر زنان تحمیل کردهاند در حالی که برای خودشان آزادی و لذت جنسی وسیعی خواستار هستند. طبق بیانیه ۱۰ آژانس سازمان ملل متحد، ختنه زنان وجود حقوق نابرابر بین زن و مرد را نشان میدهد که ریشه در عرفهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. این رسم با هدف نگاه داشتن عفاف یک دختر و کنترل غریزه جنسی انجام میشود و نقش جنسیتی اشتباهی را به زن تحمیل میکند.
کارول ماکورماک معتقد است سرکوب کردن زنان توسط مردان توضیح جامعی برای وجود برش در دستگاه مادگی زنان نمیباشد: در غرب آفریقا جوامعی هستند که برش کلیتوریس را انجام میدهند ولی آزادی بسیار قابل ملاحظهای را به دختران قبل از ازدواج میدهند. بهعلاوه مطالعاتی نشان میدهد که درد ناشی از برش دستگاه تناسلی زنان ممکن است باعث ایجاد حس همبستگی بین زنان شده و این به نوبه خود باعث افزایش قدرت سیاسی و کنترل کردن داراییها توسط آنها بشود. در میان ساکنان بومی استرالیا و ملانزی تبارها مراسم برش دستگاه جنسی مردان بسیار شدیدتر و دردناکتر از مراسم مربوط به زنان است، و این موضوع معمولاً در مورد جوامعی صادق است که اجداد را از طریق جنس مذکر دنبال میکنند و مردان در آن غالب هستند.
ورود به حلقه زنان بالغ
برخی نظریات آن را نشانهای بدنی دیده که علامتی از ورود دختر به گروه بالغان میباشد. در سواحل شربرو در سیرالئون زنان معتقدند که یک دختر بدون انجام ختنه از نظر بدنی ممکن است زن شود، ولی از نظر اجتماعی دختر باقی میماند. بریدن کلیتوریس زن را به شکل غیر مبهمی، به شکل خالص و تمیزی، در گروه زنان قرار میدهد. ختنه چیزی دیده میشود که دختر را تمیز و خالص میکند. درد بریدن کلیتوریس استعارهای از درد زاییدن است؛ در سیرالئون کسی که زاییدهاست و کسی که ختنه شده یک جایگاه دارند؛ محل انجام دو عمل یک جا است و به صورت ایدهآل توسط یک قابله انجام میشود. زنانگی بصورت نمادین هنگام ختنه بدست آمده، و هنگام زاییدن تأیید میشود. همچنین زنانی که ختنه شدهاند، خود گروه سرّیای تشکیل میدهند که دختران پس از ختنه شدن به آن وارد میشوند.
نور قسّامعلی در پاسخ به مناسک گذر بودن این عمل میپذیرند که ممکن است در برخی جوامع آفریقا اینگونه باشد: مثلا گیکویو (در کنیا) که این عمل در هنگام بلوغ انجام میدهند و یا ماسایها هنگام ازدواج. ولی این دلیل را در مورد جوامعی مانند نیجریه، سودان، مصر یا اتیوپی که کودکان در سه یا چهار سالگی ختنه میشوند را مشکوک مییابد. نور قسّامعلی همچنین به این نکته اشاره میکند که یوروبا در کشور نیجریه و مسیها در بورکینافاسو متعقدند که اگر سر نوزاد به کلیتوریس بریده نشده بخورد، ممکن است باعث مرگ نوزاد بشود و به همین دلیل در شش ماهگی بارداری زن را تحت برش دستگاه تناسلی قرار میدهند!
مبارزه با بریدن آلت تناسلی زنان
نماد مبارزه با ختنه زنان
نوشتار اصلی: مبارزه با برش در مادگی زنان
همچنین ببینید: روز جهانی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان
مشکلات
با وجود قوانین ممنوع کننده ناقصسازی زنان، این عمل بصورت یک سنت در میان بسیاری از جوامع و فرهنگها ادامه دارد. از آنجایی که این عمل در بسیاری اوقات در بین جوامع انجام دهنده اهمیتی فرهنگی و حتی سیاسی دارد، رهبران سیاسی برچیدن ناقصسازی زنان را در سطح جوامع بومی را دشوار یافتهاند. برای مثال هنگامیکه در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۲۰ مبلغان مسیحی در کنیا، این رسم را در بین پیروان خود ممنوع کردند، در عوض ختنه زنان بصورت ابزاری برای جنبش قومی استقلالطلبی در بین بومیان کیکویو، ۹ پرشمارترین قومیت کنیا، درآمد و بومیان کنیا مبارزه علیه ختنه زنان را حمله امپریالیسم فرهنگی اروپائیان دانستند. نمونهای دیگر زمانی بود که دولت استعماری بریتانیا در دهه ۱۹۵۰عمل ناقصسازی جنسی زنان را در کنیا ممنوعنمود. این کار به میزان زیادی مقاومت قبایل را در مقابل نیروهای استعماری افزایش داد و میزان حمایت از جنبش چریکهای مائو مائو را افزایشداد.
به گفته مارک کوهن کسانی که عمل ختنه را انجام میدهند تحت تأثیر نیروهای شدید اقتصادی و فرهنگی بوده، نه اینکه انسانهایی جاهل یا شیطانی باشند؛ راه مقابله صحیح با عمل ختنه شناسایی این عوامل اقتصادی و فرهنگی و رسیدگی دقیق و ظریف به آنها میباشد.
برنامهها
سازمان ملل متحد برنامههایی دارد تا این رسم را تا سال ۲۰۱۵ به میزان قابل توجهی کاهش دهد. برای برچیدن این رسم اقدامات لازم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد شدهاست: پیشنهاد در سطح ملی شامل اقداماتی توسط رهبران حکومتی، مذهبی و سنتی، مجالس قانونگذاری و نهادهای مدنی و دولتی مربوطه و در جهت سوق دادن جامعه به برچیدن این رسم میباشد. تجربیات دهههای آخر قرن بیستم نشان دادهاست که راه حل سریعی برای از میان برداشتن این رسم وجود ندارد. برچیدن این رسم نیاز به یک بستر قوی برای تغییر رفتارها و ارزشها و همچون وجود سامانهای قوی برای اعمال سیاستهای موجود دارد. از آنجایی که این عمل رسمی اجتماعی است بهترین روش، همکاری نزدیک با مردم و رهبران محلی است.
در سودان ارگانهای دولتی و غیر دولتی طیفی از روشهای مختلف از بهداشتی کردن عمل، تا براندازی کامل آن پیشنهاد کردهاند. موفقترین و جامعترین تلاش توسط جامعه علمی بابیکر بدری برای مطالعات زنان ۱۱ که تحت حمایت دانشگاه «الاحفاد للبنات» در خرطوم تلاش همه جانبهای برای پایان دادن به ختنه زنان را شروع کردهاند که نه تنها سودان بلکه تمام آفریقا را تحت تأثیر قرار دادهاست. این گروه تلاش داشتهاند که با راهاندزی مناظرات حقوقی، روانی و بحثهای مذهبی سکوت حاکم را شکسته و دفترچهها، مصاحبهها و کارسوقهایی جهت افزایش آگاهی مردم برگزار کنند. رُقیه مصطفی ابوشرف خلاصهای از مشکلات اصلی که این فعالان و حاکمان محلی در مبارزه با ختنه زنان با آنها مواجه هستند را در کتابش جمع آوری کردهاست.
در جوامعی که به برش دستگاه تناسلی زنان به عنوان مناسک گذر نگریسته میشود، روش مبارزه دیگر که توسط برخی ارگانها اتخاذ شدهاست ایجاد مناسک گذر جایگزینی است که از طرفی به این عمل پایان داده ولی از طرف دیگر مراسم مربوطه را حفظ و انتقال دانش مربوط به آن را ممکن سازد.
گروهی از مسلمانان تحصیلکرده که برای الغای برش دستگاه تناسلی زنان در میان مسلمانان تلاش میکنند، ترجیح میدهند این موضوع از طریق مناظرات درونی حل شود و مخالف مداخله غربیان هستند. ایشان میگوند رسم ختنهٔ زنان تنها زمانی از بین میرود که افسانهها و تصورات غلطی که پیرامون آن وجود دارد فهمیده شده و دفع شوند و ریشه کنی افسانههای اجتماعی پیرامون آن مانند اینکه این کار بی قیدیهای اخلاقی را کاسته، و اینکه دختران ختنه شده «پاک» و «طاهر» هستند، نمود. مطالعاتی که در میان سومالیان ساکن سوئد انجام شده نشان دادهاست که عامل موثری که باعث تغییر دیدگاه عموم سومالیان نسبت به ختنه زنان بودهاست چیزی جز استدلالات مذهبی نبودهاست. اکثر سومالیان ساکن سوئد به عنوان مثال به آیه ۱۱۹ سوره نسا از قرآن در مورد این موضوع اشاره میکنند که بر اساس آن نباید در مخلوقات خدا تغییر ایجاد کرد.
ابعاد دینی و فرهنگی
یهودیت
سنت ختنه زنان در یهودیت یافت نمیشود، زیرا هیچ علامتی روی بدن زن به عنوان نشانهای از عهد با خدا در نظر گرفته نمیشود.هیچ اشارهای به ختنه زنان در عهد عتیق یافت نمیشود. برش در دستگاه ماذگی زنان در میان جامعهٔ اقلیت یهودی اتیوپیایی (اسرائیل بتا)، که پیشتر به فلاشا شناخته میشدهاند، انجام میشود. این عمل میتواند تنها توسط زنی یهودی انجام شود. یهودیان اتیوپیایی که به اسرائیل مهاجرت کردهاند، دیگر به انجام قطع دستگاه تناسلی زنان نمیپردازند. اما آداب و رسوم ختنه بیش از آنکه برگرفته از فرهنگ یهودیت باشد برگرفته ازفرهنگ بومی آفریقا میباشد.
مسیحیت
برش در مادگی زنان در بین بسیاری از مسیحیان آفریقا هم رواج دارد. همچنین قبطیها در مصر، پیرو این رسم میباشند. اما آداب و رسوم ختنه بیش از آنکه برگرفته از فرهنگ مسیحیت باشد، برگرفته از فرهنگ بومی آفریقا میباشد. سنت ختنه زنان در مسیحیت یافت نمیشود زیرا هیچ علامتی روی بدن زن به عنوان نشانهای از عهد با خدا در نظر گرفته نمیشود. هیچ اشارهای به برش در مادگی زنان در عهد عتیق یا عهد جدید یافت نمیشود.
اسلام
برش در دستگاه مادگی زنان مربوط به پیش از اسلام است. در طی دو دهه پایانی قرن بیستم، نوشتههای دانشگاهی و وسایل ارتباط جمعی برش دستگاه تناسلی زنان را به صورت برجستهای به آفریقا و اسلام نسبت دادهاند. بگفته نور قسّامعلی، به شکل تناقض آمیزی، هم از اسلام برای توجیه و هم برای محکوم کردن این سنت استفاده شدهاست. دادههای موجود نشان میدهد که این رسم در بین مسلمانانی پا گرفتهاست که به عنوان سنتی محلی شان قبلاً موجود بوده و پس از ورود اسلام توسط فقیهان محلی توجیه اسلامی شدهاست، و بعنوان سنتی اسلامی در آمدهاست. شواهدی قوی وجود دارد که بسیاری از فقهای مسلمان رسم ختنه زنان را مورد تأیید قرار داده و آن را توصیه کردند. امروزه اکثر الاهیدانان مسلمان ختنه زنان را غیر ضروری و متناقض با اسلام راستین میدانند.
هرچند قرآن در این باره سخنی نیاوردهاست ولی توجیهات فقیهان بیشتر بر پایه حدیث منسوب به محمد است که بر اساس روایت معروف آن، محمد به زنی در مدینه که امعطیهاش میخواندند و زنان را ختنه میکرد گفت که «امعطیه هنگامی که زنی را ختنه میکنی از اندام وی بسیار مبر تا روی او روشنتر باشد و نزد شوی دوستتر باشد.» در شکل دیگری از همان حدیث، ذکر شدهاست که «نسبت به ختنه زنان شدت نشان ندهید چرا که این برای زن لذت بخش تر بوده و مورد پسند شوهر میباشد.» هرچند فقیهان به صورت کلی ضعف زنجیره انتقال این حدیث را که در سنن ابن داوود (و نه بخاری و مسلم) نقل شده، پذیرفتهاند. همچنین احادیثی منشأ ختنه زنان را به هاجر و سارا میرسانند.
احمد ابن حنبل ختنه زنان را مکرومه (عمل نجیب) و نه واجب میدانست. در میان چهار فرقه اهل سنت تنها شافعیها هستند که ختنه زنان را لازم میدانند. به گفته فقیه النووی در ختنه زنان واجب است پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد بریده شود. اگر چه لزوم ختنه زنان موضوعی بحث بر انگیز بوده، ولی فقهای سنتی عموماً کاستن آنچه «امیال جنسی افراطی زنان» در نظر میگرفتند را لازم میدانستنند. در سال ۱۹۹۷، هنگامی که تعدادی از علمای الازهر ادعا نمودند که ختنه زنان رسمی اسلامی است. این نظر با واکنش اکثر علما مواجه شد که نظر فوق را رد کردند. گروه مقابل اعتقاد داشتند که محمد، پیامبر مسلمانان، مردم را از این عمل نهی کرده و آنرا سنتی فرعونی دانستهاست.
در بین شیعیان ختنه زنان بجز فرقه مستعلوی در مصر شیوع نمیدارد. نظر کلی شیعیان بر پایه حدیثی است که ابن بابویه از علی، امام نخست شیعیان نقل میکند که «ایرادی ندارد اگر زنان را ختنه نکنید، ولی برای مردان واجب است». همچنین مرحوم حلی نیز حدیثی از علی ابن ابیطالب نقل میکند که «ختنه مردان واجب است، ولی ختنه زنان توصیه میشود.» بااینحال، چون این عمل در بین ایرانیان و عراقیان پایگاه فرهنگی نداشتهاست، در بین شیعیان یافت نمیشود. برخی از مراجع تقلید دوران معاصر خنته کردن زنان را مستحب و برخی آن را حرام دانستهاند.
پراکندگی در کشورها و قوانین مرتبط
آفریقا
نقشه پراکندگی در آفریقا. اطلاعات بر مبنای دادههای تقریبی هستند.
در کشورهای آفریقایی برش در دستگاه مادگی زنان در بین پیروان اعتقادات انیمیستی رواج دارد. این عمل در بین مسیحیان و مسلمانان آفریقا هم رواج دارد. برش در دستگاه مادگی زنان امروزه در بین مردمان دره رود نیل مستقل از مذهب آنها انجام میشود. مسلمان و قبطیها در مصر، و در نقاط جنوبی تر تمامی اتیوپیان منجمله ]ها، یهودیان اتیوپی، پیرو این رسم میباشند. این رسم در ۲۷ کشور از ۵۴ کشور آفریقا مکتوب شدهاست که میزان تقریبی آن ممکن است از ۵ درصد تا ۹۸ درصد بسته به کشور متفاوت باشد.
کشور سال درصد دختران و زنان
ختنه شده بین
۱۵ تا ۴۹ سال
اتیوپی ۲۰۰۵ ۷۴.۳
اریتره ۲۰۰۲ ۸۸.۷
اوگاندا ۲۰۰۶ ۰.۶
بنین ۲۰۰۱ ۱۶.۹
بورکینافاسو ۲۰۰۵ ۷۲.۵
جمهوری متحد تانزانیا ۲۰۰۴ ۱۴.۶
جیبوتی ۲۰۰۶ ۹۳.۱
جمهوری آفریقای مرکزی ۲۰۰۵ ۲۵.۷
چاد ۲۰۰۴ ۴۴.۹
ساحل عاج ۲۰۰۵ ۴۱.۷
سومالی ۲۰۰۵ ۹۷.۹
سودان، شمال (حدود ۸۰ درصد جمعیت کل) ۲۰۰۰ ۹۰.۰
سیرالئون ۲۰۰۵ ۲۸.۲
غنا ۲۰۰۵ ۳.۸
کامرون ۲۰۰۴ ۱.۴
کنیا ۲۰۰۳ ۳۲.۲
گامبیا ۲۰۰۵ ۷۸.۳
گینه بیسائو ۲۰۰۵ ۴۴.۵
لیبریا ۲۰۰۷ ۴۵.۰
مالی ۲۰۰۱ ۷۱.۳
مصر ۲۰۰۵ ۹۵.۸
موریتانی ۲۰۰۱ ۷۱.۳
نیجر ۲۰۰۶ ۲.۲
نیجریه ۲۰۰۳ ۱۹.۰
یمن ۱۹۹۷ ۲۲.۶
قوانین موجود
در ۱۵ کشور آفریقایی ناقصسازی زنان و دختران ممنوع میباشد. در کشور مصر با وجود اینکه دولت ختنه زنان را از سال ۱۹۹۷ غیرقانونی اعلام کردهاست(با درج استثنا برای برخی پزشکان)، همچنان در نقاط مختلف این کار انجام میشود و قربانیانی نیز بر جای میگذارد. مجلس شورای ملی مصر با تصویب قانون دیگری، در تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۰۸ میلادی، ختنه زنان را به جز در «شرایط استثنایی» جرم به شمار آورد. برخی فعالان معترضند که درج عبارت «شرایط استثنایی» موجب کاهش تاثیر قانون و تفسیر آن خواهد شد.
در بورکینافاسو، کمپینهایی برای آگاه سازی مردم از خطرات ناقص سازی جنسی زنان از سال ۱۹۷۵ آغاز شده بود. قبل از تصویب این قانون نیز با حکم ریاست جمهوری «کمیته ملی علیه قطع عضو» تشکیل شد و همچنین برای کسانی که زنان و دختران را ختنه میکردند جریمه تعیین میشد.
در ساحل عاج آسیب زدن به آلت جنسی زنانه را به هر شکل کامل یا جزئی با برداشتن، بریدن، بیحس کردن یا هر روش دیگری که سلامتی زن را به خطر اندازد ممنوع کرد و جریمه یک تا ۵ سال زندان و جریمه نقدی ۳۶۰۰۰۰ تا دومیلیون فرانک برای آن درنظر گرفت که در صورت مرگ قربانی به ۵ تا ۲۰ سال زندان افزایش یافته و چنانچه پزشکی مرتکب این عمل شود ۵ سال از حق طبابت محروم میشود. در جمهوری جیبوتی انجام این عمل مجازات ۵ سال حبس و یک میلیون فرانک جیبوتی جریمه نقدی دارد.
آسیا و اقیانوسیه
اسرائیل
این عمل در میان برخی از زنان عرب بادیهنشین اسرائیلی انجام میشود. اما اقلیت یهودی اتیوپیایی (فلاشاها یا اسرائیل بتا) پس از مهاجرت به اسرائیل این سنت را کنار گذاردهاند.
افغانستان
در افغانستان بریدن آلت تناسلی زنان ناشناختهاست.
ایران
در ایران این رسم در استانهای بوشهر، هرمزگان، کردستان، خوزستان، لرستان، و مناطق کردنشین آذربایجان وجود دارد. بررسیهای میْدانی توسط محققان در دانشگاه علوم پزشکی مشهد نشان دادهاست که میزان ختنه زنان در میناب حدود ۷۰٪ است. تحقیقات این گروه «ضعیف بودن آگاهی و نگرش افراد مورد مطالعه، لزوم آموزش مردم منطقه و اهمیت مراکز بهداشتی - درمانی در افزایش سطح آگاهی و تغییر نگرشهای مردم را نشان میدهد.» اعراب سوسنگرد دخترانشان را در سن هفت یا هشت سالگی ختنه میکردند، و بخش بریده شده را نگاه میداشتند تا اینکه دختر عروسی کند و در روز عروسی آن را به دور گردن دختر میپوشاندند. همچنین گزارشهایی مبنی بر انجام این کار در بین سنیهای کردستان در سنین بین ۹ تا ۱۵ سال نیز موجود است. این رسم در بندر کنگ «تیغ سنت و فرهنگ» خوانده میشود و ۷۰درصد برآورد میشود که اغلب در ۴۰ روزهگی نوزادان و با روشهای کاملاً غیربهداشتی توسط قابلههای محلی انجام میشود. گزارش شدهاست که در بندر جاسک نیز این عمل انجام میشود. برش در مادگی زنان در بین شیعیان واجب نبوده و در بین اکثر سنیان ایران نیز مرسوم نیست. به نظر میآید نحوه انجام آن در استان خوزستان از نوع نمادین بوده و قطع کلیتوریس صورت نمیگیرد. دولت فعلی ایران نیز اقدامی برای اصلاح این معضل انجام ندادهاست.
عراق
نواحی کردنشین شمال عراق، تنها منطقه شناختهشده در عراق میباشد که این رسم در آن انجام میشود. روزنامه واشنگتن پست در اواخر سال ۲۰۰۸ شیوع ختنه زنان را در نواحی کردنشین عراق بیش از ۶۰٪ ذکر کرده که حداقل در یک ناحیه به ۹۵ درصد میرسد. دیدهبان حقوق بشر هم در سال ۲۰۱۰ در گزارشی رواج آن را در برخی نقاط کردستان عراق تا ۷۰٪ برآورد کردهاست.
کشورهای عربی خاورمیانه
این رسم در جنوب یمن، بحرین، امارات متحده عربی و عمان انجام میشود. با اینحال این رسم در عربستان، اعراب عراق، اردن، سوریه و لبنان مرسوم نمیباشد. به صورت تاریخی در جهان اسلام، این رسم بصورت خیلی غیرمنظم انجام شده یا به سوزن زدن نمادین به کلیتوریس محدود بودهاست. در یک منطقه جغرافیایی ممکن است قبیلهای آن را انجام دهند و قبیله همسایه از وجود آن مطلع نباشد یا اینکه آن را ترک کرده باشند. کشیدن نقشهای که میزان رواج ختنه زنان را نشان دهد کار بسیار سختی است زیرا عموماً این کار بصورت مخفیانه انجام میشود، مردان از آن آگاه نمیشوند و مراسم و تشریفات خاصی ندارد.
آسیای جنوبی
ختنه زنان مسلمان در کشورهای جنوب آسیا و استرالیا عموماً بصورت نمادین و معمولاً در دوران نوزادی یا ابتدای طفولیت انجام میشود. اینگونه ختنه باعث برداشتن کلیتورس نشده و باعث تنزل در عملکرد دستگاه جنسی نمیشود، و عموماً بصورت عمدهای ملایمتر از ختنه مردان بوده و شانس عفونت و ناقصسازی دستگاه جنسی در مقایسه در آن کمتر میباشد. انجام گونههای پیشرفتهتر قطع دستگاه جنسی به عنوان دستور اسلامی در نظر گرفته نشده و امروزه بصورت فزایندهای عموم مردم در مورد مضرات آن آگاهی پیدا کردهاند. همچنین این عمل در کشور اندونزی به شدت رواج دارد که عموما از نوع نمادین میباشد. در مالزی نیز درمناطق روستایی ختنه نمادین وجود دارد. در گذشته مرسوم بوده که هنگام ختنه دختران بزرگتر (بین پنج تا هشت سال)، او را به صورت زیبایی با طلا آرایش کرده، جشنی بر پا میکردند که در آن دختر بصورت نمادینی به عنوان زن آینده ارائه میشد. امروزه این آداب منسوخ شدهاست. همچنین امروزه والدینی که دختران خود را ختنه نکنند بر خلاف گذشته مورد نکوهش جامعه قرار نمیگیرند. این امر بخاطر باور گسترده مردم به عدم واجب بودن ختنه زنان در اسلام میباشد.
هند و سریلانکا
گزارشهایی از ختنه زنان در هند و سریلانکا وجود دارد. مثله کردن جنسی زنان در کشور هند رایج نیست، اما دولت هند تاکنون هیچ قانونی در پیرامون این موضوع وضع نکردهاست.
اقیانوسیه
یک چاقوی سنگی به همراه غلاف آن که برای برش در مادگی زنان در استرالیا استفاده میشدهاست (عکسی از آن موزه بریتانیا در شهر لندن است).
این رسم در میان بومیان استرالیا مرسوم بودهاست.
دیگر کشورها
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، پزشکان غربی از برش کلیتوریس جهت درمان برخی مشکلات عصبی و جنسی استفاده میکردند. از جمله دلایلی که پزشکان برش کلیتوریس را تجویز میکردند اعتقاد به این بود که خودارضایی ممکن است به جنون بیانجامد. این موضوع در غرب ادامه نیافت و هیچگاه مبدل به آداب مذهبی یا بخشی از فرهنگ غرب در نیامد. در سال ۱۹۹۶، قانون فدرال به عمل ناقصسازی جنسی زنان وجههای جنایی بخشید. ۱۵ ایالت نیز قانونهای مشابهی را تصویب کردهاند.
امروزه در جمعیتهای مهاجر برخی کشورها مانند کانادا، انگلستان، آلمان این رسم دیده میشود و قوانینی علیه آن تصویب شدهاست. همچنین گزارشهایی از ختنه زنان در پرو و کلمبیا به ثبت رسیدهاست.
در ادبیات و فیلم
کتاب کودکان صحرا نوشتهٔ واریس دیری
کتاب «گل صحرا» خاطرات واریس دیری، زنی سومالیایی است که در ۵ سالگی ختنه از نوع سوم شدهاست. دیری اکنون یک مانکن بینالمللی معروف، نویسنده و سخنگوی حقوق زنان در آفریقاست و به عنوان سفیر سازمان ملل متحد در راه توقف ختنه زنان جهان فعالیت میکند. او که در ۱۲ سالگی از زندگی کوچنشینی در صحرا ازدواج اجباری فرار کردهاست، در این کتاب گزارش میدهد که ختنه معمولاً در شرایط کاملاً ابتدایی به وسیله قابله یا زنی دهاتی انجام میشود و از هیچ داروی بیهوشی برای این کار استفاده نمیشود.
کتاب «کودکان صحرا» کتاب دیگری از واریس دیری به همراه روزنامهنگار کورینا میلبورن است که در
ختان المرأة
در زبان فارسی، نگارش و قواعد مربوط به کلمات و عبارات به نکات زیر توجه دارند:
-
خود واژه: کلمه "ختنه" به معنای عمل جراحی خاصی است که به طور سنتی برای مردان و زنان در برخی فرهنگها و جوامع انجام میشود. در فارسی، این واژه با توجه به کاربرد آن در متون، باید به درستی و با دقت نوشته شود.
-
ترکیب واژه: عبارت "ختنه زنان" یک ترکیب است که به موضوع خاصی اشاره دارد. در این عبارت، "ختنه" صفت و "زنان" مفعول است و به همین دلیل ساختار آن صحیح است.
-
علامتگذاری: در نگارش رسمی، باید توجه داشت که از علائم نگارشی به درستی استفاده شود. برای مثال، اگر این عبارت بخواهد در یک متن علمی یا رسمی ذکر شود، میتوان از نقطه یا ویرگول برای جداسازی جملات استفاده کرد.
- توجه به حساسیت موضوع: به دلیل حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی مرتبط با این موضوع، در استفاده از عبارت "ختنه زنان" باید با احتیاط عمل کرد و حساسیتهای مربوط به نظرها و دیدگاههای مختلف را مدنظر قرار داد.
در کل، نگارش "ختنه زنان" از نظر قواعد زبانی و نگارشی صحیح است، اما باید در نحوه و زمینه استفاده از آن دقت کافی صورت گیرد.