خرچنگ
licenseمعنی کلمه خرچنگ
معنی واژه خرچنگ
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: karčang]
مختصات:
(عا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
xarCang
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
873
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
crab | crayfish , cancer
ترکی
yengeç
فرانسوی
crabe
آلمانی
krabbe
اسپانیایی
cangrejo
ایتالیایی
granchio
عربی
سلطعون | سرطان , كابوريا , رافعة أثقال , تفاح بري , شخص سيئ السمعة , طيران منحرف , تذمر , غضب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «خرچنگ» در زبان فارسی به معنای نوعی آبزی از خانوادهی سختپوستان است. برای نگارش و استفاده از این کلمه، قواعد زیر را میتوان در نظر گرفت:
-
نحو و صرف:
- کلمه «خرچنگ» یک اسم است و به صورت مفرد و جمع استفاده میشود. جمع آن به صورت «خرچنگها» خواهد بود.
-
نوشتار:
- این کلمه به صورت «خرچنگ» نوشته میشود و باید به حروف فارسی (الفبا) دقت شود.
-
استفاده در جملات:
- میتوان از این کلمه در جملات مختلف استفاده کرد. مثلاً:
- «خرچنگها در دریا زندگی میکنند.»
- «من خرچنگ را خیلی دوست دارم.»
- میتوان از این کلمه در جملات مختلف استفاده کرد. مثلاً:
-
قواعد نگارشی:
- در نوشتار رسمی، بهتر است از واژهنامههای معتبر برای پیدا کردن درستنویسی و معانی واژهها استفاده کنید.
- در جملات، برای رعایت قواعد انشایی، بهتر است از ویرگول و نقطه به درستی استفاده کنید.
- آوایی:
- توجه به تلفظ صحیح این کلمه نیز مهم است: /xærˈtʃæŋɡ/
با رعایت این نکات، میتوانید بهدرستی از کلمه «خرچنگ» در متنهای مختلف استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "خرچنگ" در جملهها آورده شده است:
- امروز در بازار، خرچنگ تازهای خریداری کردم تا برای شام درست کنم.
- بچهها در ساحل سرگرم بازی و جمعآوری خرچنگهای کوچک بودند.
- خرچنگها معمولاً در زیر صخرهها و دریاچهها پنهان میشوند.
- در یکی از رستورانهای محلی، خرچنگ پخته شده با سس خاص سرو میشود.
- خرچنگها از جانوران آبزیاند که بدنشان به شکل نیمکرهای و دارای پاهای زیادی است.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!