خلیج
licenseمعنی کلمه خلیج
معنی واژه خلیج
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | خور، شاخاب، شاخابه، شاخاوه | ||
متضاد | شبه جزيره | ||
انگلیسی | gulf, loch | ||
عربی | خليج، دوامة، هاوية، دردور، ثغرة واسعة، غمر، ابتلع، الخليج | ||
ترکی | körfez | ||
فرانسوی | golfe | ||
آلمانی | golf | ||
اسپانیایی | golfo | ||
ایتالیایی | golfo | ||
مرتبط | گرداب، جدایی، هر چیز بلعنده و فرو برنده، دریاچه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خلیج" در زبان فارسی به معنای یک تکه آب که به خشکی نزدیک میشود و معمولاً یک کرانه دارد، استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، موارد زیر باید رعایت شوند:
این اصول به شما کمک میکند تا کلمه "خلیج" را به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | خلیج | ||
معادل ابجد | 643 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | xalij | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] (جغرافیا) | ||
مختصات | (خَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | xalij | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی خلیج | ||
پخش صوت |
شاخاب کلمه "خلیج" در زبان فارسی به معنای یک تکه آب که به خشکی نزدیک میشود و معمولاً یک کرانه دارد، استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، موارد زیر باید رعایت شوند: نحوه نوشتار: کلمه "خلیج" به صورت صحیح در نگارش فارسی به همین شکل نوشته میشود. از به کار بردن شکلهای نادرست مانند "خیلیج" خودداری کنید. استفاده با حروف بزرگ: وقتی این کلمه بخشی از نام خاص باشد، مانند "خلیج فارس"، باید حرف اول آن با حرف بزرگ نوشته شود. قید و صفت: ممکن است کلمه "خلیج" با قیدها و صفات مختلف همراه شود. به عنوان مثال: "خلیج زیبا"، "خلیج گسترده"، "خلیج کوچک". جمع بندی: در صورت نیاز به جمع بستن "خلیج"، به شکل "خلیجها" تغییر مییابد. این اصول به شما کمک میکند تا کلمه "خلیج" را به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
خور، شاخاب، شاخابه، شاخاوه
شبه جزيره
gulf, loch
خليج، دوامة، هاوية، دردور، ثغرة واسعة، غمر، ابتلع، الخليج
körfez
golfe
golf
golfo
golfo
گرداب، جدایی، هر چیز بلعنده و فرو برنده، دریاچه