دیوان سالاری
licenseمعنی کلمه دیوان سالاری
معنی واژه دیوان سالاری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بوروكراسي، قرطاس بازي، كاغذبازي | ||
انگلیسی | bureaucracy | ||
عربی | بيروقراطية، روتين، رتابة، البيروقراطية | ||
مرتبط | تاسیسات اداری، حکومت اداری، کاغذ پرانی، مجموع گماشتگان دولتی، مقرراتی واهل کاغذ بازی | ||
واژه | دیوان سالاری | ||
معادل ابجد | 373 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی دیوان سالاری | ||
پخش صوت |
دیوان سالاری. ( دیوان + سالار + ی، یاءِ نسبت) حکومت بوسیلۀ یک گروه یا سازمان اداری مرکزی، بخصوص گروهی که جوابگوی به افراد جامعه نیست. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «bureaucracy» (« بوروکراسی » -- «bureau» + «cracy») می باشد که سرچشمه اش واژۀ فرانسوی «bureaucratie» است. باید توجه داشت که واژۀ «bureaucracy»، بر خلافِ واژۀ «دیوان سالاری» (و این بخاطر یاءِ نسبت در واژۀ اخیر است)، دارای یک معنی ثانی است و آن «عاملین، یا کارگزاران، یک حکومت دیوان سالاری بطور عمومی» می باشد.
پسوند «cracy» ناشی از پسوند فرانسوی «cratie» است که ریشه اش پسوند لاتینی سده های میانهٌ «cratia» می باشد. پسوند اخیر ریشه اش پسوند یونانی «kratia» است که معانی «قدرت» و «قانون» را دارا می باشد.
برای اطلاعات بیشتر، رجوع شود به مقالۀ دیوان سالاری در دانشنامۀ ویکی پدیای فارسی و مقالۀ Bureaucracy در دانشنامۀ ویکی پدیای انگلیسی.
بوروكراسي، قرطاس بازي، كاغذبازي
bureaucracy
بيروقراطية، روتين، رتابة، البيروقراطية
تاسیسات اداری، حکومت اداری، کاغذ پرانی، مجموع گماشتگان دولتی، مقرراتی واهل کاغذ بازی