جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sā'ed
forearm  |

ساعد

معنی: زنگیچه-قسمت از دست میان مچ و بازو
525 | 0
مترادف: ساق دست، فاصله بين مچ و آرنج، ساق ، دسته
متضاد: بازو، عضد، مرفق پايه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: سَواعِد]
مختصات: (عِ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: sA'ed
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 135
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
forearm | lower arm , brachium
ترکی
saed
فرانسوی
saïd
آلمانی
saed
اسپانیایی
saed
ایتالیایی
saed
عربی
ساعد | ساعة ساعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ساعد" در زبان فارسی به معنای دستان یا بازوها به کار می‌رود و می‌تواند به عنوان اسم، صفت یا در ترکیب‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا چند نکته درباره قواعد نگارشی و دستوری در مورد این کلمه آورده شده است:

  1. املا: کلمه "ساعد" به صورت صحیح و بدون حروف اضافی نوشته می‌شود.

  2. جمع سازی: در فارسی، جمع این کلمه "ساعدها" است. به عنوان مثال: "ساعدهایمان را تقویت کنیم."

  3. مفرد و جمع: "ساعد" به تنهایی می‌تواند به صورت مفرد به کار رود، اما در مواردی که به چند ساعد اشاره می‌شود، از جمع آن استفاده می‌شود.

  4. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند در ترکیب‌های مختلف به کار رود، مانند "ساعد راست" و "ساعد چپ"، که در توصیف اعضای بدن به کار می‌رود.

  5. استفاده در جملات: می‌توانید از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    • "ساعد او قوی و نیرومند است."
  6. صفت‌سازی: می‌توان با استفاده از "ساعد" صفت‌های مختلفی ساخت. مانند "ساعد قوی" یا "ساعد لاغر".

  7. معانی مجازی: در برخی از متون ادبی یا روزمره، "ساعد" ممکن است در معانی مجازی به کار رود که باید بسته به بافت جمله معنی آن مشخص شود.

به طور کلی، "ساعد" یک کلمه ساده اما با کاربردهای متنوع در زبان فارسی است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "ساعد" در جمله آورده‌ام:

  1. ساعد او در انجام کارهای سنگین بسیار قوی است.
  2. با کمک ساعد دوستانش، پروژه را به موقع تحویل داد.
  3. او با ساعدش به درخت چنگ زد و سعی کرد بالا برود.
  4. پزشک به او توصیه کرد که با استفاده از ساعد و مچ خود ورزش کند.
  5. ساعد‌های او می‌توانستند ساعت‌ها کار کنند بدون اینکه خسته شوند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، بفرمایید!


واژگان مرتبط: بازو، هر عضوی شبیه بازو

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری