سخره
licenseمعنی کلمه سخره
معنی واژه سخره
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- بيگاري، كار بي مزد 2- تمسخر، ريشخند، لاغ، افسوس | ||
| انگلیسی | ridicule, laughingstock, corvee, derision, scoff, staring-quarter, role | ||
| عربی | سخيف | ||
| ترکی | saçma | ||
| فرانسوی | ridicule | ||
| آلمانی | lächerlich | ||
| اسپانیایی | ridículo | ||
| ایتالیایی | ridicolo | ||
| مرتبط | مسخره، استهزا، استهزاء، ریشخند، مایه خنده، سخریه، خرحمالی، مایه خنده و تمسخر، طعنه | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «سخره» در زبان فارسی به معنای «تمسخر» یا «مسخرگی» است و معمولاً به کار رفته می‌شود تا به حالتی که در آن شخص یا موضوعی به نوعی به سخره گرفته می‌شود اشاره کند. قواعد و نکات نگارشی مربوط به استفاده از کلمه سخره:
با رعایت این نکات میتوانید کلمه «سخره» را به شکل درست و مؤثری در نگارش‌های خود به کار ببرید. | ||
| واژه | سخره | ||
| معادل ابجد | 865 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | soxre | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (صفت) [عربی: سخرَة] [قدیمی] | ||
| مختصات | (اِ.) | ||
| آواشناسی | soxre | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌نامه آزاد | ||
| نمایش تصویر | معنی سخره | ||
| پخش صوت | |||
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید. کلمه «سخره» در زبان فارسی به معنای «تمسخر» یا «مسخرگی» است و معمولاً به کار رفته می‌شود تا به حالتی که در آن شخص یا موضوعی به نوعی به سخره گرفته می‌شود اشاره کند. نحوه نگارش: کلمه «سخره» با حرف «س» آغاز می‌شود و به شکل صحیح باید نوشته شود. در متون رسمی و نوشته‌های ادبی، از شکل صحیح و املای درست آن باید استفاده شود. جملات مثال: نحوه تطابق با فعل و اسم: پرهیز از استفاده نادرست: در متون علمی یا رسمی، از افعال و عبارات بی‌ادبانه و توهین‌آمیز پرهیز کنید و برای بیان مفاهیمی که ممکن است به تمسخر و بی احترامی منجر شود، به دنبال لغات مناسب‌تری باشید. با رعایت این نکات میتوانید کلمه «سخره» را به شکل درست و مؤثری در نگارش‌های خود به کار ببرید.
1- بيگاري، كار بي مزد
2- تمسخر، ريشخند، لاغ، افسوس
ridicule, laughingstock, corvee, derision, scoff, staring-quarter, role
سخيف
saçma
ridicule
lächerlich
ridículo
ridicolo
مسخره، استهزا، استهزاء، ریشخند، مایه خنده، سخریه، خرحمالی، مایه خنده و تمسخر، طعنهقواعد و نکات نگارشی مربوط به استفاده از کلمه سخره:
