جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سیاحتنامه اولیاء چلبی مهمترین و مفصلترین سفرنامهای است که در دوره عثمانی در نیمه دوم قرن یازدهم هجری نوشته شده و حاوی خاطرات سفر نویسنده از سرزمینهای وسیعی است که آن زمان در اختیار دولت عثمانی و گاه خارج از سلطه آن دولت بوده است. این اثر ارزشمند بارها به ترکی عثمانی و لاتین چاپ شده (برای نسخههای خطی و چاپی آن بنگرید به:مجله الداره، سال 27، ش 3، ص 68 ـ 70) و اخیرا هم توسط انتشارات yky (انتشارات بانک یاپوکرِدی) به صورت انتقادی درحال نشر است که تاکنون هشت مجلد آن از چاپ خارج شده است. از این سفرنامه، بخش کوتاهی که به تبریز و شهرهایاطراف آن اختصاص دارد و مربوط به سال 1050 است، توسط مرحوم حاج حسین نخجوانی ترجمه و به فارسی منتشر شدهاست (تبریز، 1338 ش، 41 صص.) اما تا آنجا که می دانیم، اطلاع و متن بیشتری از این دایرة المعارف شگفت که به نوعی میتوان آن را با سفرنامه شاردن مقایسه کرد، در فارسی ارائه نشده است. مطالعه همان بخش که مربوط به شهرهای مختلفآذربایجان از جمله مراغه و تبریز و غیره است، نشان می دهد که این اثر تا چه اندازه اهمیت دارد. در اینجا ابتدا، اشارهای به زندگی وی کرده، سپس اشاره به تحقیقاتی که در باره او شده می کنیم. آنگاه گزارشی مختصر ازسفر وی را به مدینه و مکه ارائه خواهیم کرد. در مقدمه از منابع متعدد به ویژه برخی از سایتهای ترکی استفاده شده، اما گزارش سفرنامه از ترجمه عربی بخش حجاز آن که با عنوان الرحلة الحجازیه توسط استاد دکتر الصفصافی احمد المرسی ازترکی به عربی در آمده، (چاپ دارالافاق العربیه، قاهره، 1999) استفاده کردهایم. وی حواشی سودمندی بر کتاب زده اما به نظر می رسد متن به اندازه کافی دقیق نیست. اولیا چلبی (1020 ـ 1094) در دهم محرم سال 1020 هجری در اونقپانی در شهر استانبول به دنیا آمد، همانجا به مدرسه رفت و از پدرش درویش محمد ظلّی، خط و تذهیب و نقاشی را فرا گرفت. پدرش جواهرچی قصر بود و از این جهت فردی محترم به شمار می آمد. نیای اعلای آنها به احمد یسوی، صوفی مشهور می رسد. عنوان درویش برای پدر او هم نشانآن است که همچنان علائق تصوف در آنان باقی مانده است. با این حال، خاندان او، چهرههای برجستهای در دولت عثمانیبودند و طبعا این وضعیت روی سرنوشت اولیا چلبی هم تأثیر داشت.# افندی علاوه بر دروس مدرسی، قرآن را حفظ کرد و به همین خاطر لقب حافظ گرفت. در سال 1045 در شب قدر، درمسجد ایاصوفیه در حضور سلطان عثمانی قرآن خواند که مورد تشویق سلطان مراد قرار گرفت و وی از او خواست تا مصاحب وی باشد، یعنی در مجموعه دربار باشد. چلبی علاوه بر دروس رسمی، مطالعاتی در موسیقی و شعر هم داشت و پس از آن که مورد تشویق سلطان قرار گرفت، برای تحصیل به اندرون کاخ عثمانی رفت. در آنجا با عربی و فارسی آشنا شده، بخشی از گلستان سعدی و مثنوی ملای رومی را حفظ کرد که گاه به عبارات آنها هم در سیاحتنامه خود استناد می کند. این زمان که وی در اندرون بود، بیست سال داشت، ومطالب زیادی فرا گرفته اشعار و قصائد فراوانی در حفظ داشت. این دوره چهار سال طول کشید. با حمایت دائیش ملک احمد پاشا که از مقربان سلطان مراد بود، در آنجا شغلی به دست آورد. در واقع، خود وی خواست تا به سپاه بپیوندد و سلطان هم با او موافقت کرد. به نظر می رسد که اولیا از همان زمان سیاحت را دوست می داشت و به دلیلآن که از پدر و دوستان پدرش مطالبی در باره بلاد مختلف شنیده بود، هوس سیاحت در سر داشت. در واقع، پدر وی که بهکارهای هنری در صفحات برنجی مشغول بود، خودش در جنگ زیگتوار شرکت کرده بود، و اولیا، داستان زندگی دوستان پدرش را از زبان آنان که با پدرش رفت و آمد داشتند، می شنید. شنیدن این داستانها، هوس سیاحت را در او تقویت می کرد.وی بیست ساله بود که سفرش را از استانبول آغاز کرده و هرآنچه را که در آنجا دیده آن را ثبت کرد. یکبار در خواب پیامبر (ص) را دید. وقتی خواست دست پیامبر ببوسد، رفت بگوید «شفاعت» یا رسول الله، از لرزش گفت: «سیاحت» یا رسول الله. پس از آن که خوابش را برای برخی از معبران گفت و آنان تأکید کردند که او اهل سیاحت خواهد شد، و وی کارش را با این داستان آغاز کرد. این نکتهای است که خود او در سیاحتنامهاش آورده گرچه قدری متفاوت با این حکایت است. اولیا در سال 1640.1050 پس از گردش در استانبول و نگارش آنچه در این گردش به دست آورد، به بورسا و طرابوزانرفت و در کریمه نزد بهادرخانگرای رفت. سپس همراه برجستگانی از دولت به نقاط مختلفی سفر کرد. در جریان جنگها، نامه رسان میان پاشاهان بود و کار برید و اولاغ می کرد. سفر او به ایران هم در همین چهارچوب بود که طی آن اطلاعات دقیقی را از آذربایجان و شهرهای مختلف آن ثبت کرد.# در سال 1645 در جریان جنگی که منجر به تصرف یانیا شد در خدمت یوسف پاشا بود، چنان که در سال 1646 در ارزروم حسابدار دفتر محمد پاشا بود. از آنجا به آذربایجان و گرجستان رفت. درسال 1648 از استانبول با مصطفی پاشا به شام رفت و سه سال در آنجا ماند و سپس بازگشت. بعد از سال 1651 سفر خود را به بخش اروپایی تحت سلطه عثمانی آغاز کرده مدتها در صوفیه ماند. میان سالهای 1667 - 1678 در اطریش، آلبانی، تسلیا، کاندیه، گومولجینه (از بلغارستان) و سلانیک بود. اولیا چلبی تمامی آناتولی، خاورمیانه، قفقاز، سودان، صحرای عرب تا شمال حبشه، روم اروپایی، آلبانی، رومانی،مجارستان، وین، آلمان، هلند، بوسنی هرزگوین، دالماچیا، جنوب روسیه و تمامی مناطق عرب را گردش کرده و آنچه را دیدنوشت. چلبی در سال 1682 در استانبول درگذشت، اما محل دفن او روشن نیست. سیاحتنامه وی حاصل این اسفار و بزرگترین مجموعه سفرنامهای ترکی است که تاکنون همه یا بخش هایی از آن به ده زبان ترجمه شده است. مهمترین نسخه خطی برجای مانده از آن در چهار جلد در موزه توپقاپی سرای در قسمت «روان» به ش 1457 نگهداری می شود. یک نسخه هم به خط مؤلف هم وجود دارد (و معمولا پذیرفته شده که از خود چلبی است) که در توپقاپی سرای بهشماره 304 در قسمت «بغداد» نگهداری می شود. یک پایان نامه در سال 1994 در باره این سفرنامه این نسخه نوشته شدهاست. تحقیقات فراوانی در باره سیاحتنامه اولیا چلبی در زبانهای مختلف به ویژه توسط اروپاییها نوشته شده است. در هشتم نوامبر 2001 در دانشگاه مدیترانه شرقی همایشی در باره این کتاب برگزار شد که آدرس اینترنتی آن سمینارچنین است: www.ume.de.rt عناوین مقالات ارائه شده در این سمینار عبارت است از: بازارهای آناتولی؛ ساختار سربازی در قرن هفدهم در کریمه؛ اولیا چلبی یک مورخ جنگ؛ منابع و محتوای سیاحتنامه؛ جزیره رودوس؛ سیاحتنامه به زبان گفتاری نه نوشتاری؛ یک کلیسای یهودی استانبول از نگاه چلبی؛ نامهای اماکن در باکو درسیاحتنامه؛ جلالیان و اوباشان در آناتولی در سیاحتنامه؛ بخشهای منظوم سیاحتنامه؛ سلطان حسین بایقرا در سیاحتنامه؛ نان در مجلدات اول تا پنجم سیاحتنامه در آناتولی؛ حمامنامه در سیاحتنامه؛ راههای حج و حج گزاری در سیاحتنامه؛ دفاترسجلی موجود در سیاحتنامه از شهرهای آناتولی؛ وصف قیافههای اروپایی در سیاحتنامه؛ واژه اوغوز (ترکهای اولیه) در سیاحتنامه؛ چلبی یک استاد اسلوب و طرح؛ یک معجم ترکی در سیاحتنامه؛ تصویر دربند آذربایجان در سیاحتنامه.# اینها عناوین منتخب از این سمینار بین المللی بود که می تواند تصویری از آنچه دراین کتاب مهم و مفصل وجود دارد به ما ارائه دهد. علاوه بر این، کارهای پژوهشی دیگری هم در باره این سیاحتنامه شده است. برای نمونه دکتر سامی بایبال در دانشکده الهیات سلجوق تحقیقی با عنوان «اوضاع اجانب (غیر مسلمانان) ساکن آناتولی در سیاحتنامه چلبی» نوشته است. مهمترین بحث در باره اولیا چلبی این است که اصولا آنچه را که وی نوشته، به لحاظ واقعی، اساسی داشته است یا نه. به سخن دیگر، پرسش این است که آیا وی خیالپردازی کرده یا واقعیات را نوشته شده است؟ باید توجه داشت وی در اواخر دوره توقف عثمانی در فتوحات زندگی می کرده است. زمانی که کوپریلیها صدر اعظم بودند و سلطان چندان توان تصمیمگیری نداشت. این زمان، دوران سلطان مراد بود که بیشتر سرگرم مسائل داخلی بود وجبهه اروپایی هم ساکت شده بود. در بخش آناتولی، عصیان جلالیها وجود داشت و خود استانبول نیز گهگاه از سوی ینیچری یا برجستگان دربار عثمانی (سارای) تهدید میشد. این روزگاری است که چلبی گردش کرده و می بایست نوشتههای او را با توجه به این اوضاع مورد بررسی قرار داد. اگر چلبی در نقل برخی از مطالب خیال پردازی کرده و بزرگ نمایی می کند، باید توجه داشت که همین دوره توقف روی او تأثیر گذاشته است. علاقه شخصی چلبی چنان بود که در باره هرچیز به دنبال دانش بیاندازه بود و تا آخر کار می رفت و حتی به خیالبافی هم می افتاد. وی مطیع فرهنگ خودی بود و در باره فرهنگش اعتماد به نفس کافی داشت. و با همین اعتماد بود که نزد اجانب وخارجیها می رفت؛ کارهای آنان را ثبت می کرد و در ضمن موضع مسلط خود را داشت. وی به کلیساها می رفت و متون مسیحیان را رونویسی می کرد. حتی در خانهاش برای آن قبیل افراد، شراب و مخدّرات آماده می کرد و دوستیاش را با آنان حفظ می نمود. وی برای این قبیل برخوردها که با آن گونه افراد داشت، باید تحمل زیادی می داشته است. اخبار غیبی، رؤیاهای شگفت، ستایش از خود یا نقل عجایب و غرایب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب کند. طنز در این کتاب جایگاه بالایی دارد و روح کتاب بر این اساس گذاشته شده است. به هر حال، همین مسائل سبب شده است تا در باره ارزش این کتاب به عنوان یک منبع، فراوان بحث شود و نکته اخیر آن که باید بدان توجه داشت این است که ادبیات آن کتاب، ادبیات نوشتاری نیست، بلکه حالت گفتاری دارد.# نخستین بار یک ربع قرن بعد از وی بود که هامّرِ مورخ، وی را کشف کرد و تا به امروز نام وی در جهان باقی مانده است؛ زیرا قلم او سرشار از زندگی و حیات بود و آنجا که توضیح بیشتر می داد، از سر همین احساس او به زندگی و با نیت خوب انجام میداد. در لابلای مطالب، گاه به طنزگویی می پردازد و گهگاه کلمات ترکی را با لهجه ترکی بیان کرده که خود زبان آن اثر را شیرین کرده است. چلبی مانند شعرا از زبان دشوار استفاده نکرده، بلکه مطالبش را به همان زبان عامیانه نوشته است. دراین سیاحتنامه، معلومات فراوانی در تاریخ و جغرافیا می توان به دست آورد، اما مهمترین چیز، بیان ذهنیت آن روز عثمانی، مخصوصا نسبت به کشورهای خارجی است که به طور کامل برای ما تصویر کرده است. وی به درون مدارس می رود و بهوصف آنها پرداخته، از علما سخن می گوید، آنچنان که ما می توانیم سطح علمای آن افراد و مدارس را دریابیم. کتاب اولیا چلبی، در میان ترکها، به جد جا افتاده و به آن استناد می شود. مثلا مردم شهر بدلیس به استناد سخن اولیا چلبی که می گوید کباب بوریان از بدلیس است چنین ادعا می کنند که بنا به گفته چلبی، این کتاب متعلق به ما بوده است. همین طوراقوامی مانند علویان، بوسنیاییها، کردها و... وجود و وضعیت و ویژگیهای تاریخیشان را در آن دوره، با استناد به این کتاب بیان می کنند. نام بسیاری از مدارس را از روی این کتاب می شناسند. حیاتی دوله، دانشمند لغت شناس ترک، مقاله مفصلی در باره سیاحتنامه نگاشته است که توسط مؤسسه زبان ترکی درسال 1995 تحت عنوان «ترکی میانه عثمانی (قرن هفدهم)، ترکی اوغوزی غربی از دید سیاحتنامه چلبی» چاپ شده است. کارهای جزئیتری هم روی سیاحتنامه شده است: «زندگی و استانبول در سیاحتنامه اولیا چلبی»، «ترکهای بلغارستان درسیاحتنامه» و «تاریخ بوسنی هرزگوین و سیاحتنامه اولیا چلبی» از جمله آن تحقیقات است. اطلاعاتی در سیاحتنامه هست که در هیچ منبع دیگری وجود ندارد و همین امر در عین حال که ارزش منبعی به این کتاب می دهد، عاملی برای تردید در برخی از مطالب این کتاب نیز هست. مثل اطلاعاتی در باره دده سلطان از رهبران بکتاشیه است که علویان ترکیه تنها با استناد به کتاب از وجود او خبر دارند. سیاحتنامه اولیا چلبی به کارهای داستانی برای بچهها و حتی کارتون سازی تلویزیونی نیز راه یافته است. شگفتیهای موجود در این سیاحتنامه مثل وصف او از سردی هوا در این که گربه از روی این دیوار به آن سوی دیوار پرید و در وسط هوا یخ زد، نشانگر وجودفضای خیال پردازنه در این اثر است.# به هر حال، این اثر منبع آثار تاریخی فراوانی است و بر آن اعتماد زیادی شده است. و آخرین نکته آن که در ترکی، کسی را که زیاد سفر می کند، او را به اولیا چلبی تشبیه می کنند. اما فهرست کلی کتاب سفرنامه: مجلد اول در باره استانبول، تاریخچه و فتح و توسعه و اقدامات بایزید دوم و چهرهای برجسته دوران سلطان سلیمان قانونی و وقایع روزگار سلیم دوم و محمد سوم تا دوران محمد چهارم (1104 هجری). مجلد دوم از سفر وی به بورسا در سال 1050 آغاز شده وصف دقیقی از اماکن تاریخی آنجا آمده، سپس بازگشت بهاستانبول و سفر به بلاد شرقی از جمله برخی از شهرهای ایران، آنگاه به گرجستان و تفلیس و در نهایت منازل میان استانبول تا شام زمانی که به سال 1058 به شام رفته است. مجلد سوم سفر از شام به صیدا و وصف دقیق تمامی مناطق طول راه، وصف شهرهای فلسطین و بازگشت به شام، از آنجا به رها و سپس دیاربکر و برخی دیگر از شهرهای شرق ترکیه. در این مجلد او از وضعیت دولت عثمانی در روزگار محمد چهارم به تفصیل سخن گفته است. پس از آن سفرش به بالکان در سال 1062 و وصف شهرهای آن نواحی و در نهایتبازگشت به استانبول در 1063 و رفتنش در سال 1065 به وان در شرق ترکیه. مجلد چهارم گزارش سفرش به وان و از آنجا به ایران و کردستان و وصف شهرهای مختلف این ناحیه و وصف دقیقزندگی مردم از خوراک و پوشاک و غیره تا بازگشتش به استانبول. مجلد پنجم در ادامه سفر به وان و بدلیس تا بازگشت به استانبول در سال 1066 و سپس سفر به حدود روسیه و بیانمسائلی است که در این سفر رخ داده است. پس از آن سفر به بغدان یا جبل اسود در سال 1070 و شرح چرایی شورش افلاق بر ضد عثمانی و نیز بیان اوضاع بوسنی و هرزگوین و قلعههای موجود در آن نواحی. مجلد ششم در باره سفرش به مجارستان و آلمان و سوئد و دیگر بلاد اروپایی در سال 1070 است. وی شرح حال تفصیلی افرادی را که در این سفر با او بوده اند آورده است. در این بخش وی وصف دقیقی از نواحی مختلف مجارستان دارد. مجلد هفتم ادامه سفر اروپایی اوست که شرحی مفصل از جزیره بلاتین بر حسب اطلاعاتی که از منابع اروپایی گرفته بهدست داده پس از آن شرحی از جنگ میان سپاه عثمانی با سپاه کفر در نزدیکی رودخانه رابه و دیگر نبردها. در این بخش هم وی گزارش مفصلی از وضعیت شهرهای طول مسیر ارائه کرده آنها به بحث از داغستان و بخارا و خراسان ایران پرداخته وشهرهایی را که در مسیر بازگشت او به استانبول در سال 1077 بوده وصف کرده است.# مجلد هشتم در شرح سفرش با خان کریمه است؛ سپس رفتنش به ادرنه و آنگاه بحث از رومانی و در نهایت سفرش درسال 1078 به آلبانی و دیگر بلاد اروپایی. در این وقت وی باز از بازگشت خود به استانبول سخن گفته و از آنجا عازم مناطق آناتولی شده است. در همین بخش است که او از سفر حجش در سال 1081 یاد کرده هرچند تفصیل مطلب را در مجلد نهم آورده است. مجلد نهم و دهم گزارش تفصیلی سفر وی به حجاز و سپس مصر و سودان است. برای توضیحات بیشتری در باره این سفرنامه بنگرید: بنگرید: مجله الداره، سال 27، ش 3، 1422ق، مقاله سهیل صابان تحت عنوان: اولیا چلبی و رحلته الی الحجاز فی اواخر القرن الحادی عشر الهجری، (صص 63 ـ 92)، ص 71 ـ 76. أوليا تشالابي السفر
برای نوشتن درباره "سفرنامه اولیا چلبی" با رعایت قواعد نگارشی و قواعد زبان فارسی، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
عنوان: حتماً عنوان کتاب یا اثر را با خطی مشخص و به صورت بولد بنویسید. مثلاً:
سفرنامه اولیا چلبی
نقطهگذاری: در نوشتار فارسی، از ویرگول، نقطه، نقطهویرگول، و سایر علامات نگارشی به درستی استفاده کنید. برای مثال:
"این کتاب شامل سفرهای چلبی به نقاط مختلف دنیا است و به توصیف فرهنگ، مردم و آداب و رسوم آنها میپردازد."
توصیف اثر: زمانی که درباره این کتاب مینویسید، میتوانید ساختار جملات را منظم و واضح نگه دارید. برای مثال:
"سفرنامه اولیا چلبی یکی از مهمترین آثار ادبیات سفر به شمار میرود که در قرن 17 میلادی نوشته شده است."
استفاده از فعلهای درست: در نوشتن جملات، فعلها باید به درستی و با توجه به زمان و تأثیرشان بر مضمون، انتخاب شوند. مثلاً:
"چلبی با قلمی شیوا و توصیفی زنده، تجارب خود را از سفرها نقل میکند."
معرفی مختصر مؤلف: میتوانید در یک جمله یا پاراگراف مختصر به زندگی و ویژگیهای شخصی اولیا چلبی اشاره کنید:
"اولیا چلبی، نویسنده و جهانگرد مشهور عثمانی، در قرن هفدهم میلادی زندگی میکرد و سفرنامههای او به عنوان منبعی معتبر در مطالعه فرهنگهای مختلف محسوب میشود."
علاقهمندی به آثار: میتوانید نظر خود را درباره این سفرنامه بیان کنید:
"خواندن سفرنامه اولیا چلبی میتواند به درک بهتری از تاریخ و فرهنگهای مختلف کمک کند."
با رعایت این نکات، میتوانید متنی منسجم، خوانا و مطابق با قواعد فارسی درباره "سفرنامه اولیا چلبی" بنویسید.