سکالاد
license
98
1667
100
معنی کلمه سکالاد
معنی واژه سکالاد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sacker | ||
عربی | sacker | ||
واژه | سکالاد | ||
معادل ابجد | 116 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی سکالاد | ||
پخش صوت |
سکالاد. شورا ، گروهی که برای رایزنی گرد هم میایند، نهاد رایزنی .
"سر رشته داران (حکومتگران) باید از میان توده (مردم)، از مردان نیکخواه و کاردان که خواهان کوشش در راه توده می باشند، گزینش شوند و این گزیدگان به هم بپیوندند و سکالادی (شورایی) پدید آورند و سکالشگاهی (پارلمانی ) برپا گردانند و در کارهای توده و کشور با هم گفت و گو و سکالش (شور و مشورت) کنند، آنچه به سود توده است، بگزیرند(تصمیم بگیرند) و قانون هایی که نیاز است بگذارند و آنچه می گزیرند به کرادی (دولت و ارگان های اجرایی آن) که از مردان آزموده و دانا و نیکخواه گزیده اند، بسپارند که آنان به کار بندند…. " (ورجاوند بنیاد، ۱۳۲۲، صفحه ۸۷).
از: احمد کسروی
آورده شده از نوشتار "پرسش کسروی" رامین جهانبگلو.
sacker
sacker