جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

عنبر مایع

معنی: 55‌. عنبر، ماده‌ای خوشبو (که امروزه آن را از Liquidambar orientalis ]عنبر مایع/ عنبر سائلاما در عهد باستان از Styrax officinalis بدست می آمد)، نخستین بار در کتاب هرودوت3 آمده و همان‌جا گفته شده است فنیقی‌ها وارد یونان می‌کنند. چینی‌ها آن را su-ho، *su-gap (giep)، su-gab sugō) ژاپنی( می‌نامند و این نام هم در Wei lio و هم در سالنامه دودمان هان محصولی از خاور هلنی (تا‌ـ‌تسین/Ta-Ts‛in) شمرده شده است. 4 در آنجا چنین آمده است: ’’ چندین ماده خوشبو را درآمیــخته مـی‌جوشانند و شیره‌ای دست ‌آرنـــد که su-ho را از آن ســــــــــــــــازند‘‘ ( ). 5 شگفتا که این بند با ho آغاز می‌شود و خاتمه می‌یابد؛ پس دور نیست که این توضیح تنها زاده جناس سازی از نام su-ho باشد که بی‌ چون و چرا آوانگاشت واژه‌ای بیگانه است. جدای از این تفسیر معنا‌شناختی، نظریه‌ای جغرافیایی نیز در دست است که در Kwan či ، که پیش ازسال 527 میلادی نوشته شده، آمده بر این پایه که: ’’su-ho از سرزمین تا ‌ـ ‌تسین تولید خیزد؛ برخی هم بر آنند که محصول سرزمین سو‌ـ ‌هو (Su-ho) است. مردم این سرزمین آن را گرد‌آوری کرده از افشره اش ماده‌ای خوشبو و چرب به دست آورده رسوباتش را به فروش می‌رسانند."1 به هر روی، در مدارک چینی هیچ‌چیز درباره سرزمین ادعّایی سو‌ـ ‌هو (*Su-gab) نیست؛ از همینرو ساختگی است و تنها از سر گرایش به توضیحی درست نما این واژه مرموز بیگانه را ساخته و پرداخته اند.
در سالنامه دودمان لیانگ،2 عنبر در شمار محصولات باختر هند آمده است که از تا‌ـ تسین وآن ‌ـ‌ سی (An-si) (سرزمین پارت) آرند. با این توضیح: ’’آمیخته ای است از مواد خوشبوی گوناگون که از راه جوشاندن شیره شان دست ‌آید؛ این فرآورده به صورت طبیعی یافت نمی‌شود."3 سپس راجع به تولید آن در تا تسین همان مطلبی را می آورد که در Kwan či آمده است؛ و در پایان مطلب در Lian šu آمده است که این فرآورده پیش ازرسیدن به چین چندین دست می‌گردد و از همینرو بیشتر عطر خود را از دست می‌دهد. 4 همچنین در همین سالنامه آمده است که در سال 519 م، شاه جایاوارمان، پادشاه فو‌ـ ‌نان (کامبوج) در میان هدایای دیگر، عنبر را نیز پیشکش دربار چین کرد. 5
سرانجام اینکه su-ho در شمار محصولات ایران عهد ساسانی بر‌شمرده شده است. 6 با توجه به روابط تجاری میان ایران و خاور هلنی و ماهیت محصول مورد بحث این گمان بیراه نیست که به همان شیوه که به هند صادر می‌شد به ایران نیز می‌رفت.
در فرهنگهای چینی - سنسکریت دو شناسائی برای نام su-ho آمـــــــده است. در فصــــل ســـــــــــــــوم کـــــــــــــــــتاب Yü k‛ie ši ti lun (yogācāryabhūmiçāstra) ،7 که هوان تسان (Hüan Tsan) در سال 647‌ ‌ـ 646 برگردانده است، نام ماده‌ای را به صورت su-tu-lu-kia، *sut-tu-lu-kyie می‌یابیم که همان *sturuka سنسکریت، عنبر (storax) است. 8 یوان یین (Yüan Yin) آن را همان ماده‌ای دانسته که پیشتر tou-lou-p‛o، *du-lyu-bwa، نامیده می‌شد. 1 آشکار است که آوانگاشت su-tu-lu-kia بر پایه صورتی است همبرابر با styrak-s، storak-s و styrákion یونانی که در پاپیروسها آمده است stiraca)، astorac سریانی(. این برابری قوی‌ترین شاهد این حقیقت است که su-ho در زبان چینی همان نام عنبر باستانیان است. 2
در Fan yi min yi tsi (همان) ، نام سنسکریت tu-lu-se-kien، *tu-lu-söt-kiam، همبرابر با turuskam سنسکریت، همان su-ho دانسته شده است. در برخی کتابها این شناسائی حتی به Kwan či از سده ششم (یا شاید پیشتر ازآن) نسبت داده شده . در Pien tse lei pien،3 که می گوید این واژه سنسکریت در Kwan či آمده، نویسه kie، *giaδ را به جای نویسه دوم یعنی lu می‌یابیم. نام turuska نام بخور راستین (کندر/ olibanum) است. 4 بس دور است که هیچگاه از واژه su-ho این ماده برداشت شده باشد واحتمال تطبیق نادرست در اینجا بیشتر است.
تائو هون کین (536 ‌‌ـ‌ 451 میلادی) این داستان عامیانه را وا می گوید که su-ho باید سرگین شیر باشد و می افزاید این سخن افسانه‌ای بیش نیست که از خارج آمده و درســــت نیست. 5 چن تسان ‌ـ ‌کی از سده هشتم می‌گوید6: ’’سرگین شیر به رنگ سرخ یا سیاه است؛ چون آن را بسوزانند نفس شیاطین را دفع می‌کند؛ وقتی بر بدن بگذارند خون مرده را خارج کرده انگلها را زداید. اما ماده خوشبو su-ho سفید یا زرد رنگ است: بدین‌ترتیب، گرچه این دو ماده مانندگی دارند یکی نیستند. به باور مردم سرگین شیر چیزی نیست جز شیره پوست درختی در سرزمینهای باختری که مردمان هو به چین می‌آورند. این نام را در آورده‌اند تا در چشم مردم ارزشمند تر شود." این داستان که هنوز توضیحی برای آن داده نشده توضیح پذیر است. در زبان سنسکریت، rasamala’’سرگین‘‘ است، و مردم جاوه و مالایا آن را برای نامیدن عنبر گزیده اند. 7 بدین‌ترتیب، همین معنای واژه بوده که آنها را برانگیخته تا این ترفند تجاری را به کار برند؛ ترفندی که نمونه‌های آن در دوران بچشم می خورد.
در فرمانروائی دودمان تانگ، su-ho را از سرزمین های مالایا، به‌ویژه کون‌ ‌ـ‌ لون (K‛un-lun) (در بخش مالایی) نیز وارد چین می‌کردند و آن را سرخ ارغوانی و شبیه به tse t‛an Pterocarpus santalinus)، که باز آن را به کون‌ ‌ـ‌ ‌لون نسبت داده‌اند)، فشرده، سخت و بس خوشبو خوانده‌اند. 1 مراد همان Liquidambar altingiana یا Altingia excelsa است که درختی است بلند و خزان دار که در جاوه، برمه و آسام می‌روید، با چوبی خوشبو که رزینی خوشبویش در برابر هوا سخت می‌شود. اعراب عنبر مایع را در سده سیزدهم به بندر پالمبانگ در سوماترا بردند؛2 و در T‛ai p‛in hwan yü ki آمده است که روغن su-ho در آنام، پالمبانگ (San-fu-ts‛i) و تمامی سرزمینهای بربرها از صمغ درختی تولید می‌شود که خورد دارویی دارد. در Mon ki pi t‛an عنبر جامد سرخ‌رنگ که شبیه چوب سخت است ا
ز عنبر مایع چسب‌مانند که کاربرد عام دارد جدا شده است. 3
هنوز آوانگاشت چینی su-ho ، *su-gap، توضیح داده نشده است. پیشنهاد هیرت4 نمایانگر اینکه باید واژه یونانی به شکل su-ho تحریف شده باشد بهیچ‌ روی قانع‌کننده نیست، زیرا باید کار را با صورت کهنِ *su-gab آغاز کنیم که سوای جزء نخست هیچ به واژه یونانی نمی ماند. در پاپیروسها هنوز نام هیچ ژدی قیاس پذیر با *su-gab یافت نشده است. 5 هیچ نام سامی از این دست نیز نیست (بسنجید با lubnā عربی). با توجه به همه اینها این پرسش به ذهن می‌آید که آیا *su-gab در واقع نمایانگر یک واژه ایرانی کهن نیست؟ به هر روی این فرض نیز با دانسته ها امروزی ما اثبات پذیر نیست. در دارونامه فارسی ابو‌منصور، عنبر ذیل نـــام عربیش میعه* ، mī‛a ، آمده است. 1 همچنین ایرانیان با عنبر بنام ختمی برّی ختمی گل سرخی / [rose maloe نیز آشنا بودند که می‌گویند از درختی به دست می‌آید که در جزیره کابروس در دریای سرخ (نزدیک قادس به دوری سفر دریایی سه روزه از سوئز) می‌روید که پوست آن رابدان پایه در آب شور می‌جوشانند تا به غلظت چسب در آید. 2 از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو-ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار.
... ادامه
801 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 443
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
العنبر السائل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

در نوشته‌های فارسی، «عنبر مایع» به عنوان یک ترکیب نامناسب است. کلمه «عنبر» در زبان فارسی به معنای نوعی عطر طبیعی است که از صمغ درختان خاصی استخراج می‌شود و به طور معمول به صورت جامد وجود دارد. اما اگر مقصود به عنبر مایع مخصوصاً در زمینه آرایشی یا بهداشتی باشد، باید به برخی نکات نگارشی توجه شود:

  1. استفاده از علامت‌ها: در متون رسمی، هنگام استفاده از این کلمه در جملات، مثلاً برای توضیح محصول یا ویژگی‌های آن، باید از علامت نقطه و ویرگول به درستی استفاده کرد.

  2. حروف بزرگ و کوچک: اگر «عنبر مایع» نام یک برند یا محصول خاص باشد، معمولاً بهتر است حروف اول هر کلمه بزرگ نوشته شود: «عنبر مایع».

  3. ساختار جمله: بهتر است از جملات ساده و واضح استفاده کنید. مثلاً: «این محصول شامل عنبر مایع است که به عنوان یک عطر طبیعی شناخته می‌شود.»

  4. توضیحات اضافی: در صورت نیاز، می‌توانید توضیحات بیشتری در خصوص خواص یا کاربردهای عنبر مایع اضافه کنید.

به عنوان مثال: «در این کرم، از عنبر مایع استفاده شده که خاصیت نرم‌کنندگی و آرامش بخشی دارد.»

اگر سوال خاصی در مورد نحوه استفاده از این عبارت دارید یا به زمینه خاصی مرتبط است، خوشحال می‌شوم کمک کنم.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری