فتنه
licenseمعنی کلمه فتنه
معنی واژه فتنه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آشوب، بلوا، جنجال، شورش، غائله، هنگامه 2- جنگ، ستيز 3- آفت، بلا 4- تباهي، شر، فساد 5- آزمودن، آزمون، امتحان 6- اختلاف، اختلاف انگيزي 7- گمراه سازي | ||
انگلیسی | intrigue, sedition, seduction, temptation, insurrection, riot, devilry | ||
عربی | دسيسة، مكيدة، تآمر، خدع، كاد، أسر | ||
ترکی | fitne | ||
فرانسوی | sédition | ||
آلمانی | aufruhr | ||
اسپانیایی | sedición | ||
ایتالیایی | sedizione | ||
مرتبط | تمهید، اغتشاش، اشوب، طغیان، اغوا، فتنه انگیزی، فریبندگی، گول زنی، گمراه سازی، وسوسه، فریب، خواست، قیام، بر خیزش، غوغا، یاغیگری، دو بهم زنی، عمل شیطانی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فتنه" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله "آشفتگی، نابسامانی، آزمایش و دگرگونی" اشاره دارد. در استفاده از این کلمه و در نگارش جملات، قواعد و نکات زیر میتواند به شما کمک کند:
با رعایت این نکات میتوانید در استفاده از کلمه "فتنه" در نوشتار خود دقت داشته باشید و معانی آن را به خوبی منتقل کنید. | ||
واژه | فتنه | ||
معادل ابجد | 535 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | fetne | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: فتنَة، جمع: فِتَن] | ||
مختصات | (فِ تْ نِ) [ ع . فتنة ] | ||
آواشناسی | fetne | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی فتنه | ||
پخش صوت |
برنامه ریزی و اجرای آن برای بر هم زدن آرامش، نقض قوانین اجتماعی، دینی و یا اخلاقی. کلمه "فتنه" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله "آشفتگی، نابسامانی، آزمایش و دگرگونی" اشاره دارد. در استفاده از این کلمه و در نگارش جملات، قواعد و نکات زیر میتواند به شما کمک کند: معنی و بافت: هنگام استفاده از "فتنه"، توجه به بافت جمله و مفهوم آن ضروری است. "فتنه" ممکن است به معنای آشوبهای سیاسی، اختلافات اجتماعی یا آزمایشات معنوی باشد. قید و صفت: در جملات میتوان از صفات و قیدهای مختلف برای توصیف "فتنه" استفاده کرد. به عنوان مثال: "فتنههای اخیر جامعه را دچار چالش کرده است." ترکیب با دیگر واژهها: این کلمه معمولاً با واژههای دیگر ترکیب میشود تا معنای خاصتری پیدا کند. مانند "فتنهانگیزی"، "فتنهگر"، "فتنهافکن" و ... . زمان و مکان: توجه به زمان و مکان در جملات مهم است. به عنوان مثال، "در دوران فتنه، آرامش اجتماعی مختل شد." صدا و لحن: در نوشتار، توجه به لحن و صدا میتواند تأثیرگذار باشد. استفاده از جملههای توصیفی یا اعلامی میتواند بار معنایی متفاوتی به "فتنه" ببخشد. پرهیز از اطناب: در نگارش اکیداً لازم است که از اطناب و افراط در توضیحات خودداری کنید. باید سعی کنید مفهوم "فتنه" را به شکل واضح و مختصر بیان کنید. با رعایت این نکات میتوانید در استفاده از کلمه "فتنه" در نوشتار خود دقت داشته باشید و معانی آن را به خوبی منتقل کنید.
1- آشوب، بلوا، جنجال، شورش، غائله، هنگامه
2- جنگ، ستيز
3- آفت، بلا
4- تباهي، شر، فساد
5- آزمودن، آزمون، امتحان
6- اختلاف، اختلاف انگيزي
7- گمراه سازي
intrigue, sedition, seduction, temptation, insurrection, riot, devilry
دسيسة، مكيدة، تآمر، خدع، كاد، أسر
fitne
sédition
aufruhr
sedición
sedizione
تمهید، اغتشاش، اشوب، طغیان، اغوا، فتنه انگیزی، فریبندگی، گول زنی، گمراه سازی، وسوسه، فریب، خواست، قیام، بر خیزش، غوغا، یاغیگری، دو بهم زنی، عمل شیطانی